پهنای باند ورودی به ایران از طریق فیبر نوری تامین میشود. تا سال ۱۳۸۴، قسمت عمدهٔ پهنای باند ایران از طریق کابل دریایی بین جاسک و فجیره تامین میشد که به علت وابستگی به یک ورودی، قطعیهای عمده در اینترنت ایران به ویژه در ماه دی رخ میداد. تا سال۱۳۸۸، ایران تعداد مبادی اینترنت خود را به ۹ عدد افزایش داد به شکلی که با تمام کشورهای همسایه به جز پاکستان، فیبر ارتباطی داشت. به علاوه ایران در این سال خبر از پیوستن به شبکه فالکون را داد؛ به این ترتیب ظرف پانزده سال بعدی، ایران میبایست مستقیماً به شبکه فیبرنوری جهانی (فلگ) بپیوندد.

در آبان ۱۳۹۱، مجموع پهنای باند ایران از طریق این ۹ درگاه مختلف برابر با ۴۶۷ استیام-۱ اعلام شد که معادل ۷۲،۶۲۷ مگابیت در ثانیه است. پهنای باند ورودی به ایران توسط شرکت ارتباطات زیرساخت تهیه میشود و قیمت فروش آن به شرکتهای ارائهکنندهٔ خدمات اینترنتی یکی از دلایل قیمت بالای دسترسی به اینترنت در ایران دانسته میشود. در اکتبر ۲۰۰۸ رئیس انجمن شرکتهای اینترنتی ایران اعلام کرد که کل پهنای باند وارد شده به ایران برابر با مجموع پهنای باند دو دانشگاه در سوئد است و برخی کارشناسان مشکلات شبکهٔ داخلی در ایران را در حدی میدانند که حداکثر سرعت مجاز برای دسترسی خانگی به اینترنت (که توسط سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی برابر با ۱۲۸ کیلوبیت در ثانیه معادل ۱۶ کیلوبایت در ثانیه تعیین شدهاست) را در درجهٔ کمتری از اهمیت در مورد محدودیت سرعت دسترسی قرار میدهند.
در شش ماهه نخست سال ۲۰۱۰ از میان ۱۵۲ کشور بررسی شده، ایران پس از کشورهایی چون ونزوئلا، نیجریه، بولیوی، عراق، پاراگوئه و جزایر ترک و کایکاس با سرعتی برابر ۰٫۶۱ مگابیت بر ثانیه در رتبه ۱۴۴ قرار گرفت. آمار منتشرشده در مرداد ۱۳۹۰ نیز حاکی از آن بود که از نظر متوسط سرعت اتصال کاربران به اینترنت، ایران در بین کشورهای جهان رتبه پنجم از آخر را داراست. بر اساس آمار دی ۱۳۹۱ ایران به لحاظ سرعت اینترنت خانگی، در بین ۱۷۸ کشور در جایگاه ۱۶۳ قرار گرفتهاست. گزارش سال ۲۰۱۳ خانه آزادی درباره آزادی اینترنت در نقاط مختلف جهان میگوید که از میان ۶۰ کشور مورد مطالعه، ایران بدترین رتبه را در یک سال گذشته داشته است.
در بهمن۱۳۸۹ مخابرات ایران اعلام کرد که از ۲۸ میلیون کاربر اینترنت در کشور، تنها ۷۰۰٬۰۰۰ نفر از اینترنت پرسرعت استفاده میکنند و مابقی (۹۸٪) از اینترنت با استفاده شمارهگیری استفاده میکنند. همچنین در بهمن ۱۳۸۹ نمایندگان مجلس شورای اسلامی اعلام کردند که محدودیت سرعت اینترنت برای کاربرد خانگی برداشته نخواهد شد.
شبکه ملی اطلاعات
پروژهٔ «اینترانت ملی» یا «شبکه ملی اطلاعات»، پروژهای است که توسط دولت ایران برای انتقال مراکز دادهها و میزبانی وبگاههای ایرانی به داخل کشور برنامهریزی شدهاست. به گفته یکی از نمایندگان مجلس ایران، اینترانت ملی جایگزینی برای شبکه اینترنت و روشی برای کنترل محتوای اینترنت است و راهحل مشکل فیلترینگ و کم کردن سرعت اینترنت خواهد بود. این اظهار نظر، در کنار گفتههای وزیر ارتباطات وقت که گفته بود «اینترنت ملی جایگزین اینترنت جهانی میشود» و گفتههای مدیرعامل شرکت فناوری اطلاعات که مسدود شدن سرویسهای رایانامه خارجی نظیر جیمیل را فرصتی برای حرکت به سمت «ایمیل ملی» تلقی کرده بود این شائبه را بر انگیخته که دولت ایران به دنبال جداسازی کامل شبکه اینترنت ایران از شبکهٔ جهانی اینترنت است. پیش از ایران، میانمار و کوبا نیز اقدام به جداسازی شبکهٔ ملی خود از اینترت کرده بودند و چین نیز در حال اجرای این برنامه بود. با این حال، دیگر نمایندگان مجلس و اشخاص حقوقی، وجود برنامهای برای جدا شدن ایران از اینترنت جهانی را تکذیب کردهاند.
کمیت و کیفیت دسترسی و استفاده
آمار دسترسی
در خصوص ضریب نفوذ اینترنت در ایران اختلاف زیادی بین آمارهای اعلام شده از دستگاه های ذی ربط وجود دارد. بخصوص تناقض میان آمارهای مرکز آمار ایران به عنوان مرجع رسمی اعلام آمارهای کشور در برنامه پنجم توسعه و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به عنوان دستگاه ارائه خدمات اینترنت به کاربران تفاوت فاحش دارد. در سال ۱۳۸۷ با اعلام آمارهای این دو مرجع این تفاوت آشکار شد به طوری که سازمان آمار ایران ضریب نفوذ اینترنت را ۱۱.۱ درصد و سازمان فناوری اطلاعات عدد ۳۴.۹ درصد اعلام کرد، که این تفاوت به تعریف و فرمول محاسباتی برمی گردد. بر اساس آخرین آمار اعلامشده از سوی وزارت ارتباطات بر اساس محاسبه سامانه مدیریت ضریب نفوذ اینترنت مرکز مدیریت توسعه ملی اینترنت (متما)، ضریب نفوذ اینترنت در کشور در شش ماه نخست ۱۳۹۲ عدد ۵۴.۱۸ درصد می باشد که برمبنای سرویس های اینترنتی ارائه شده محاسبه شده است. در این محاسبه تعداد کاربران اینترنت در شش ماه نخست امسال را ۴۰ میلیون و ۷۱۸ هزار و ۷۴۰ نفر و تعداد کل مشترکان اینترنت در کشور را ۲۶,۶۷۶,۹۴۸ نفر اعلام کرده است. از این تعداد بالغ بر ۲۱.۰۳ درصد کاربران از طریق GPRS، حدود ۱۲.۶۲ درصد از طریق ADSL (شمار مشترکان ضربدر ۲.۵)، ۹.۲۳ درصد از طریق دایل آپ، حدود ۸ درصد از طریق فیبرنوری (شمار مشترکان ضربدر ۲.۵) و تعداد ۳.۱۸ درصد از طریق وایمکس (شمار مشترکان ضربدر ۲.۵) می باشد.
برای حل مشکل تفاوت آمار، بناست در سال ۱۳۹۲ طرح آمارگیری ضریب نفوذ اینترنت توسط سازمان فناوری اطلاعات ایران با همکاری مرکز آمار ایران بهعنوان متولی اجرای آمارگیریهای ملی در کشور و با هماهنگی و مشاوره اداره آمار و اطلاعات اتحادیه جهانی مخابرات اجرا شود. به گفته علیرضا رضایی مدیرکل دفتر صنعت، معدن و زیربنایی مرکز آمار کشور مبنای تعریف این مرکز از کاربران اینترنت، استناد به دستورالعمل توصیه شده و استاندارد توسط اتحادیه بین المللی مخابرات (ITU) است که طبق آن کاربر اینترنت به کسی اطلاق میشود که در طول سه ماه گذشته، حداقل یک بار از اینترنت استفاده کرده باشد. وی می گوید «مدل مدنظر سازمان فناوری اطلاعات به این صورت است که تعداد مشترکین اینترنت را با استفاده از یک مدل خاص، به کاربر اینترنت تبدیل میکنند. به عنوان مثال، اگر یک خانوار دارای خط ADSL باشد، بهطور متوسط باید ۳ الی ۴ نفر از آن استفاده کنند که در نهایت با استفاده از این مدل و ضرب کردن خطوط اینترنت در تعداد افراد خانوار، تعداد مشترکان را به تعداد کاربران اینترنت تبدیل میکنند که استفاده از این روش، ایراداتی دارد.» و می افزاید «مهمترین اختلافی که مرکز آمار ایران با سازمان فناوری اطلاعات داشت که در حال حاضر برطرف شده، این است که آنها میگفتند که به تعداد استفادهای که یک نفر از اینترنت در منزل یا محل کار یا دانشگاه میکند، یک کاربر جداگانه حساب میشود. به عنوان مثال، اگر من به عنوان کاربر اینترنت در محل کار، منزل و دانشگاه به اینترنت دسترسی داشته باشم، نه یک کاربر بلکه سه کاربر محسوب میشوم در صورتی که این تعریف مغایر با تعریف سازمان ITU است. اختلاف دوم به استفاده این سازمان از روش مدل مبنا که بر یک سری از فرضها استوار است، برمیگردد. این فرضها ممکن است باعث ایجاد انحراف در نتایج شوند اما در روش مورد استفاده توسط مرکز آمار ایران که مبتنی بر روش مشاهده است، احتمال وجود خطا در آمارگیری صورت گرفته، وجود دارد اما سعی میکنیم آن را کنترل کنیم.»
از سوی دیگر در آبانماه ۱۳۹۲ علی اصغر انصاری (معاون سازمان فناوری اطلاعات) از رشد انتقال میزبانی وبگاههای اینترنتی به داخل کشور با رقم ماهانه ۳ تا ۵ درصد خبر داد و اظهار داشت: از میان ۵۰۰ وبگاه اینترنتی که بیشترین بازدید را در میان ایرانیها به خود اختصاص دادهاند، ۴۳۶ وبگاه ایرانی و مابقی غیرایرانی هستند که از این تعداد بالغ بر ۲۸۷ وبگاه در داخل کشور میزبانی میشوند.
در دهه ۱۳۸۰ مهمترین روش دسترسی به اینترنت در ایران دسترسی از طریق شمارهگیری تلفنی بوده است. کاربران میتوانند از شرکتهای ارائه کنندهٔ خدمات اینترنتی اشتراک مدتدار (بر حسب ساعات استفاده از اینترنت یا بر حسب روزهای مجاز برای دسترسی به اینترنت) خریداری کنند، یا این که از کارت اینترنت استفاده کنند. این کارتها را میتوان از دکههای مطبوعاتی یا کافینتها خرید. گونهٔ دیگری از دسترسی با شمارهگیری در ایران وجود دارد که به اینترنت هوشمند معروف است. در این روش کاربر با تماس با شمارههایی ۱۰ رقمی که همگی با ۹۰۹ آغاز میشوند، بدون واردکردن نام کاربری و گذرواژه به اینترنت متصل میشود. اینترنت هوشمند جزو خدمات شبکه هوشمند مخابرات ایران به حساب میآید و هزینهٔ ارتباط با اینترنت از این طریق طبق تعرفهٔ مخابرات ایران (دقیقهای ۵۰ ریال) به صورت حساب مشترک خط تلفن افزوده میشود.
از اوایل دههٔ ۱۳۸۰ دسترسی به ایدیاسال نیز در ایران فراهم شد اگر چه استفاده از آن برای همهٔ کاربرها مقدور نبود. به طور ویژه، استفاده از تکنولوژی پیسیام که با هدف افزایش ضریب نفوذ تلفن در ایران انجام شد، باعث شده که عدهٔ قابل توجهی از مشترکین تلفن نتوانند از خط تلفن خود برای ارتباط ایدیاسال استفاده کنند. گذشته از این، طبق مصوبات اخیر «کمیسیون تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی» در ایران، اشتراک گذاری با نسبت ۱ به ۱۰ در ایران عملاً مجاز شناخته شده که باعث افت کیفیت خطوط ایدیاسال میشود. همچنین برخی شرکتهای ارائهدهندهٔ خدمات اینترنتی اقدام به ارائهٔ خدمات اینترنت بیسیم نظیر وایمکس کردهاند. همچنین قرار است که در آینده اتصال منازل به اینترنت با پهنای باند ۲۰ مگابیت در ثانیه از طریق فیبر نوری میسر شود.
از سال ۲۰۰۷، سه شرکت همراه اول و ایرانسل و تالیا خدمات اینترنت روی تلفن همراه را نیز ارائه میکنند. این شرکتها اینترنت را به صورت جیپیآراس و یا سرعت داده افزایش یافته برای تحول جیاسام ارائه میکنند و در کنار آن خدمات دیگر مبتنی بر اینترنت (از جمله بانکداری اینترنتی با کمک تلفن همراه) را نیز برای دارندگان تلفن همراه ارائه میکنند. آخرین گزارشها در سال ۲۰۱۳ وضعیت دسترسی به فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران نشان میدهد که تنها چهار درصد جمعیت کشور کاربر اینترنت پرسرعت با فناوری سیمی همچون ای دی اس ال و حدود ۱/۴درصد با فناوری بیسیم مانند وایمکس و موبایل به اینترنت پرسرعت دسترسی دارند. همچنین سامانه مدیریت ضریب نفوذ اینترنت مرکز مدیریت توسعه ملی اینترنت نشان میدهد که استانهای مازندران، تهران، اصفهان، خوزستان و سمنان به ترتیب دارای بالاترین ضریب نفوذ اینترنت در ایران هستند.
مقابله با محتوای غیرمجاز یا مجرمانه از طریق محدودیت دسترسی
محدودسازی دسترسی به نشانیهای اینترنتی از طریق پالایش یا فیلترینگ در ایران از سال ۱۳۸۰ با تصویب مقررات و ضوابط شبکههای اطلاع رسانی رایانهای آغاز می شود و مصادیق فعالیت های اینترنتی غیرمجاز معین می شود. پیرو آن در سال ۱۳۸۱ «کمیته مصادیق پایگاههای اطلاعرسانی رایانهای غیرمجاز » (که گاه «کمیته مصادیق پایگاه های غیرمجاز اینترنتی» نامیده شده است)، زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شد. وزارت اطلاعات ، سازمان صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نماینده شورای عالی انقلاب فرهنگی و سازمان تبلیغات اسلامی اعضای ثابت و اصلی کمیته مصادیق پایگاه های غیر مجاز اینترنتی بودند و وزارت اطلاعات مسئولیت آن را برعهده داشت. به نوشته رضا باقری اصل، مدیر وقت دفتر فناوریهای نوین مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، «نقد اساسی که به این کمیته وارد است غیر قضایی بودن جایگاه کمیته و نیز ترکیب اعضاء می باشد. زیرا فیلتر کردن یک سایت یا رفع فیلتر اساساً یک اقدام قضایی در جهت اعطاء یا سلب حق از یک شخص است و کمیته مذکور با ترکیبی از اعضایی که برشمرده شد چنین جایگاهی را ندارد.»
از سال ۱۳۸۲ در کنار کمیته تعیین مصادیق، «دفتر اینترنت دادستانی» از سوی «دادستانی تهران» تأسیس شد. طبق بند ٥ اصل ١٥٦ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مسئولیت پیشگیری از وقوع جرایم به عهده قوه قضائیه است و از این رو دادستانی برای اعمال مقررات شبکه های اطلاع رسانی رایانه ای مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی مبادرت به این اقدام مبادرت کرد. در آن زمان دفتر اینترنت دادستانی جهت مسدودسازی وب سایت های مستهجن، به ویژه پایگاه های فارسی، به ماده ٦٣٩ قانون مجازات اسلامی مصوب ١٣٧٥ استناد می کردند. همچنین برای رسیدگی به شکایات افراد از وب سایت هایی که فعالیت هایی از قبیل کلاهبرداری، نشر اطلاعات خصوصی و سایر عناوین مجرمانه را دارند، را رأساً از سوی محاکم تحت پیگرد قرار می داد. این دفتر با تشکیل پرونده و ارجاع آنها به شعب اختصاصی پیش بینی شده، فرآیند کیفری را تسهیل می کند و در صورت صدور حکم دادگاه مبنی بر مسدود شدن وب سایت مربوط، اقدامات مقتضی را با مجریان فیلترینگ به انجام می رساند.
شرکت فناوری اطلاعات، به عنوان متولی اصلی اجرای فیلترینگ کشور، کار خود را از سال ١٣٨٠ با نرم افزار امریکایی Websense آغاز کرد. در سال ١٣٨٢ نرم افزار Smart و بعدا نرم افزار Webwasher بکارگرفته شد که حق اشتراک آن تا پایان آبان ١٣٨٥ اعتبار داشت. در این نرم افزارها کنترل محیط هایی نظیر پست الکترونیکی و محیط های گپ وجود ندارد، حال آنکه در صورت بکارگیری فیلترینگ روباتیک وب، می توان آن را در ابتدای پهنای باند قرار داد تا به صورت خودکار و هوشمند به جست وجو بپردازد و براساس طبقه بندی تعریف شده، فهرست سیاه را تکمیل کند. به همین منظور، ابزاری به نام Delta Global خریداری و به کار گرفته شده است. ضعف ابزارهای خارجی و هزینه آنها باعث شد مسئولین شرکت به سمت تولیدات داخلی گرایش یابند. در این رابطه جند شرکت موفق شدند تأییدیه لازم را از شرکت فناوری اطلاعات و قوه قضائیه اخذ کنند. این ابزارها که برای پوشش دهی مسیر ارسال طراحی و تولید شده اند، ابتدا جوابگوی ظرفیت شبکه نبودند. لذا به آنها اجازه داده شد در لایه های بعدی توزیع، یعنی ISPها به کار گرفته شوند. پس از رفع نواقص از اردیبهشت ماه ۸۶ لایه Carrier Class را در اختیار گرفته اند. کسب این توفیق باعث شد مجدداً مناقصه خارجی برگزار نشود. این مسئولیت پس از تصویب قانون جرائم رایانه ای در سال ۱۳۸۸ به شرکت ارتباطات زیرساخت محول شد.
با تصویب قانون جرائم رایانه ای و تشکیل «کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه رایانه ای» در سال ۱۳۸۸ مسئولیت تعیین موارد پالایش به این کارگروه محول شد. طبق حکم ماده ۲۲ این قانون، «قوه قضائیه موظف است ظرف یک ماه از تاریخ تصویب این قانون کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه را در محل دادستانی کل کشور تشکیل دهد. وزیر یا نماینده وزارتخانه های آموزش و پرورش، ارتباطات و فناوری اطلاعات، اطلاعات، دادگستری، علوم، تحقیقات و فناوری، فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، رئیس سازمان صدا و سیما و فرمانده نیروی انتظامی، یک نفر خبره در فناوری اطلاعات و ارتباطات به انتخاب کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی و یک نفر نماینده مجلس شورای اسلامی به انتخاب کمیسیون حقوقی و قضایی و تأیید مجلس شورای اسلامی اعضای کمیته را تشکیل خواهند داد. ریاست کمیته به عهده دادستان کل کشور خواهد بود.» بنا بر اعلام محمود خسروی مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت « براساس ماده 21 قانون جرایم رایانه ای فیلترینگ یکپارچه برای تمامی شرکتهای اینترنتی تعریف شده است و ISP ها این اجازه را ندارند که به دلخواه برای سایتی محدودیت و عدم محدودیت اعمال کنند. فیلترینگ یکپارچه در کل کشور و از مسیر "گیت وی" انجام می شود و تعیین سایتهایی که مشمول این طرح قرار می گیرند از سوی کمیته تعیین مصادیق خواهد بود و شرکت ارتباطات زیرساخت آن را اعمال می کند. برابر قانون نیز هر سرویس دهنده اینترنت موظف است که این موارد را اجرا کند.»
«کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه رایانه ای» در اجرای حکم ماده ۲۱ قانون جرائم رایانه ای و بر اساس قوانین موضوعه از جمله قانون مجازات اسلامی، قانون مطبوعات و قانون جرائم رایانه ای و نیز مصوبات شورای عالی امنیت ملی مجموعه ای از محتواها را مجرمانه اعلام نمود. این هشت محور عبارت هستند از:
محتوا علیه عفت و اخلاق عمومی
محتوا علیه مقدسات اسلامی
محتوا علیه امنیت و آسایش عمومی
محتوا علیه مقامات و نهادهای دولتی و عمومی
محتوایی که برای ارتکاب جرایم رایانه ای به کار می رود ( محتوا مرتبط با جرایم رایانه ای )
محتوایی که تحریک ، ترغیب ، یا دعوت به ارتکاب جرم می کند ( محتوای مرتبط با سایر جرایم )
محتوا مجرمانه مربوط به امور سمعی و بصری ومالکیت معنوی
محتوای مجرمانه مرتبط با انتخابات مجلس شورای اسلامی
محتوای مجرمانه مرتبط با انتخابات ریاست جمهوری
به گفتهٔ گاردین، ایران از نظر تعداد وبگاههایی که در آن فیلتر شدهاند، در دنیا پس از چین در رتبهٔ دوم قرار دارد. بعضی از وبگاههای مطرح ایران و جهان مانند جستجوگر گوگل، جستجوگر بینگ، فیسبوک و توییتر، جیمیل و سرویس ایمیل یاهو، وبگاه اکبر هاشمی رفسنجانی، وبگاه سید محمد خاتمی، سحام نیوز، پرشین بلاگ، بلاگفا، بلاگر، وردپرس، خبر آنلاین، عصر ایران، و وبگاه سفارت کشور انگلستان در ایران به صورت موقت یا دائم فیلتر و از دسترس خارج شدهاند.
برخی انتقادات در خصوص شیوه عملکرد نرم افزارهای فیلترینگ وجود دارد. به نوشته رضا باقری اصل «فیلترینگ ارسال ضریب خطای بالایی دارد و علی رغم بهره گیری از ابزار هوشمند و پایگاه داده یکپارچه که هنوز به بهره برداری نرسیده است نمیتوان انتظار پالایش ۱۰۰ درصدی را داشت و در نهایت توسعه واژگان و فهرست سیاه سایت ها ISPها را با مشکل مواجه می سازد. استفاده از روش منع جست وجوی واژگان غیرمجاز رفتار تولیدکنندگان محتوای غیر مجاز را تغییر می دهد به طوری که با روش های تحریک موتورهای جست وجو از واژگان مجاز برای معرفی محتوای غیر مجاز بهره می برند. بنابراین اگر بخواهیم کماکان از این روش استفاده کنیم باید فهرست را هر روز طولانی تر کرده تا جایی که واژگان مجازی باقی نماند.» و «در خصوص فیلترینگ دریافت یا محتوا نیز مسایلی از قبیل تنوع محتوا، ضریب خطای بالا در تشخیص، تنوع فناوری هایی که صفحات وب ایجاد می کنند و بار زیادی که شبکه متحمل می شود، موانع اصلی پیاده سازی آن بوده است. البته این مسأله در مورد کلیدواژه ها نیز صادق است و برای احراز آن کافیست به عنوان نمونه یک کلمه ممنوعه را در تعداد کلمات موجود در بانک و همچنین تعداد افرادی که در یک لحظه به جست وجوی آن می پردازند ضرب کنیم.»
تاثیر تحریم های بین المللی بر محدودیت دسترسی
از سوی دیگر، کاربران اینترنت در ایران از محدودیت دسترسی معکوس نیز رنج میبرند به این معنی که برخی وبگاههای اینترنتی به دلیل الزامشان به تبعیت از تحریمهای علیه ایران مجبور به محدودکردن خدماتی هستند که به کاربران ایرانی ارائه میشود. از جمله این شرکتها میتوان به گوگل، نوکیا و سیمنتک اشاره کرد. با این حال، در برخی موارد این محدودیتها فراتر از ضوابط تحریمهای علیه ایران بودهاند؛ به عنوان مثال، اگر چه شرکت گوگل تا مدتها دریافت برنامههای افزودنی گوگل کروم از ایران را ممنوع کرده بود، پس از پیگیری آن توسط کاربران ایرانی این محدودیت در اوایل سال ۲۰۱۲ برداشته شد. شرکت اپل نیز در اوایل سال ۲۰۱۲ محدودیتهایی اعمالشده برای ایرانیان در خرید برنامههای کاربردی از فروشگاه اپل استور را برداشت. به دلایل بالا، کاربران اینترنت در ایران به استفاده از نرمافزارهای فیلترشکن و روشهای گریز از این محدودیتها روی آوردهاند. بر اساس آمار منتشرشده در اکتبر ۲۰۱۲ به نقل از پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات ایران، حدود ۳۰ درصد از کاربران اینترنت در ایران از ویپیان استفاده میکنند. این در حالی است که استفاده از فیلترشکن در ایران جرم تلقی میشود و پلیس نسبت به خطرات استفاده از ویپیان و نرمافزارهای فیلترشکن نیز هشدار میدهد. و بر اساس آمار الکسا صفحهٔ پیوندها بین ۵-۷ صفحهٔ پربازدید در ایران تبدیل شد.
یکی دیگر از راههای دسترسی به اینترنت در ایران کافینتها هستند. هر روز بر حساسیت استفاده کاربران از اینترنت در کافینتها از سوی نهادهای دولتی و امنیتی افزایش پیدا میکند، فرمانده نیروی انتظامی تهران در مردادماه سال ۱۳۹۲ اعلام کرد که ماموران نظارت بر اماکن عمومی پلیس تهران در جریان عملیات تازه سرکشی از ۳۵۲ کافینت بازدید کردهاند. طبق آمار از هر ۵ کافینتی که بازدید کردهاند یکی را پلمپ کردهاند. نیروی انتظامی هدف از این اقدام را "تامین امنیت کاربران و استفادهکنندگان از سرویسهای دفاتر خدمات اینترنت (کافینتها)" اعلام کرده است. نیروهای انتظامی همچنین دفاتر خدمات اینترنت را موظف کردهاند اطلاعات هویتی کاربران را با دریافت مدارک شناسایی معتبر ثبت و از ارائه خدمات به مراجعه کنندگانی که مدارک شناسایی ارائه نمیکنند خودداری کنند. همچنین دفاتر خدمات اینترنت موظفند حداقل دو دوربین در در محوطه دفاتر خود نصب کرده باشند و علاوه بر اطلاعات هویتی کاربران، سایر اطلاعات کاربری شامل روز و ساعت استفاده، آیپی اختصاص یافته و فایل لاگوب سایتها و صفحات رویت شده را ثبت و حداقل تا ششماه نگهداری کنند.
در مورد آمار تعداد وبگاههای فیلتر شده در ایران باید گفت که به طور معمول آمار رسمی و دقیقی منتشر نمیشود اما یکی از مشاوران قوه قضائیه ایران تعداد وبگاههای فیلتر شده تا آبان ۸۷ را پنج میلیون برشمرد. ، همچنین در دیماه سال ۹۱ عنوان شد که با نگاهی به برخی استانها که آمار فیلترینگ خود را اعلام کردهاند، تعداد وبگاههای فیلترشده در سه ماهه اول این سال بیش از ۱۰۰ وبگاه ایرانی و خارجی است. همچنین در حالی که برخی متولیان اینترنت در ایران میگویند، ۹۰ درصد وبگاهها بر اساس درخواستهای مردمی مسدود میشوند ، مدیر سرویس وبلاگ " پرشینبلاگ " از شش برابر شدن تقاضای مسدود سازی وبلاگها، در هشت ماه اخیر از سوی کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه خبر میدهد. از سوی دیگر سیدمحمدرضا آقامیری عضو کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه ماهانه فقط در حدود ۱۵۰۰ وبگاه ضد دینی توسط این کمیته فیلتر میشود و آمار دقیقی درباره فیلترینگ کلیه وبگاهها وجود ندارد
محدودیت در به کارگیری
بسیاری از وبگاههای شبکه اجتماعی که در سطح جهانی فعالیت میکنند (نظیر فیسبوک و توییتر) در ایران فیلتر شدهاند. اگر چه عضویت در این شبکههای اجتماعی به خودی خود جرم تلقی نمیشود، اما دور زدن سامانهٔ فیلترینگ برای دسترسی به این شبکهها جرم تلقی میگردد. همچنین، فعالیت ایرانیان در این شبکههای اجتماعی به شکلی که منجر به توهین به مقدسات جمهوری اسلامی ایران شود (از جمله با انتشار تصاویر بدون حجاب) جرم تلقی میشود.
ایران اولین کشوری نیست که چنین الزامی را برای تولید محتوا دارد؛ پیش از ایران، چین نیز کاربران اینترنت را جهت ایجاد وبگاه و وبنوشت ملزم به اعلام هویت خود کرده بود. چین در سال ۲۰۱۲ این قوانین را گسترش داد به شکلی که کاربرانی که در اینترنت محتوا تولید نمیکنند و تنها برای استفادهٔ محتوا به اینترنت سر میزنند هم ملزم به اعلام هویت خود به ارائهدهندگان خدمات اینترنت هستند. ایران پیش از این تلاش کرده بود که با الگو برداری از چین، یک موتور جستجوی داخلی طراحی کند تا از کاربری موتور جستجوی گوگل توسط کاربران ایرانی کاسته شود.
ساختار حقوقی
سیاست های مربوط به اینترنت
سیاست های کلی نظام در خصوص شبکه های اطلاع رسانی رایانه ای
این سیاست ها برای تنظیم خط مشی حاکمیت در خصوص شبکه های رایانه ای از جمله اینترنت در تاریخ ۱۱ مهر ۱۳۷۷ توسط مقام رهبری، آیت الله خامنه ای، مصوب و ابلاغ گردید و در آن بر اموری شامل «ساماندهي و تقويت نظام ملي اطلاعرساني رايانهاي»، «توسعة كمي وكيفي شبكة اطلاعرساني ملي»، «يجاد دسترسي به شبكههاي اطلاعرساني جهاني صرفاً از طريق نهادها و مؤسسات مجاز»، «حضور فعال و اثرگذار در شبكههاي جهاني»، «ايجاد و تقويت نظام حقوقي و قضايي متناسب»، « توسعة فنآوري اطلاعات (به ويژه حفاظت از اطلاعات) و آيندهنگري در خصوص آثار تحولات فنآوري اطلاعات » و «اقدام مناسب براي دستيابي به ميثاقها و مقررات بينالمللي و ايجاد اتحاديههاي اطلاعرساني » تأکید شد.
سیاستهای کلی نظام در بخش امنیت فضای تولید و تبادل اطلاعات (افتا)
این سیاستها در خصوص امنیت فناوری اطلاعات و ارتباطات و از جمله اینترنت در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۸۹ توسط رهبر ایران، مصوب و ابلاغ گردید. هدف آن عبارت است از «ایجاد نظام جامع و فراگیر در سطح ملی و سازوکار مناسب برای امنسازی ساختارهای حیاتی و حساس و مهم در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، و ارتقاء مداوم امنیت شبکههای الکترونیکی و سامانههای اطلاعاتی و ارتباطی در کشور به منظور استمرار خدمات عمومی، پایداری زیرساختهای ملی، صیانت از اسرار کشور، حفظ فرهنگ و هویت اسلامی-ایرانی و ارزشهای اخلاقی، و حراست از حریم خصوصی و آزادیهای مشروع و سرمایههای مادی و معنوی.» این هدف از طریق «ارتقاء سطح دانش و ظرفیتهای علمی، پژوهشی، آموزشی و صنعتی کشور برای تولید علم و فناوری» در زمینه افتا و «تکیه بر فناوری بومی و توانمندیهای تخصصی داخلی» در این حوزه پیگیری میشود.
حکم تأسیس شورایعالی فضای مجازی
قوانین مربوط به اینترنت
قانون تجارت الکترونیک
قانون تأسیس وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات
قانون برنامه پنجم
قانون جرائم رایانه ای
مقررات اصلی توسعه،اداره و ارائه اینترنت
مقررات شورایعالی انقلاب فرهنگی
پیرو تصویب و ابلاغ سیاستهای کلی شبکههای اطلاع رسانی رایانهای از سوی مقام رهبری شورای عالی انقلاب فرهنگی «مقررات و ضوابط شبکههای اطلاع رسانی رایانهای» را طی جلسات 482، 483، 484، 485، 486 و 488 در سال ۱۳۸۰ تصویب کرد. در صدر این مقررات اصول حاکم بر آن بدین شرح بیان شده است:
حق دسترسی آزاد مردم به اطلاعات و دانش.
مسؤولیت مدنی و حقوقی افراد در قبال فعالیتهای خود.
رعایت حقوق اجتماعی و صیانت فرهنگی و فنی کشور در این قلمرو.
ایجاد حداکثر سهولت در ارائه خدمات اطلاع رسانی و اینترنت به عموم مردم.
نخستین مورد این مقررات عبارت است از «آییننامه نحوه اخذ مجوز و ضوابط فنی نقطه تماس بین المللی» که نقطه تماس بین المللی(ASP) را در انحصار دولت قرار می دهد و صدور مجوز آن به دستگاه های اجرایی را به شورای عالیاطلاع رسانی محول می کند. این آیین نامه کلیه ایجاد کنندگان نقطه تماس بین المللی را مکلف می کند تا اقدامات لازم را برای حفاظت و کنترل متمرکز از شبکههای مزبور انجام دهند که عبارت است از: الف - فراهم سازی سیستم پالایش مناسب به منظور ممانعت از دسترسی به پایگاههای ممنوع اخلاقی و سیاسی و حذف ورودیهای غیرمطلوب. همچنین تعیین ضوابط پالایش به کمیسیون راهبردی شورای عالی اطلاع رسانی محول می شود. ب - ایجاد سیستم بارو (Firewall) مناسب به منظور صیانت شبکهها از تخریب، فریب و سرقت اطلاعات. ج - دایرکننده نقطه تماس بین المللی اینترنتی بانک فعالیتهای اینترنتی کاربران خود را در دسترس وزارت پست و تلگراف و تلفن قراردهد تا براساس ضوابط و مصوبات شورای عالی امنیت ملی با حکم قاضی حسب درخواست در اختیار وزارت اطلاعات قرار گیرد. د - فراهم سازی امکان جلوگیری از برقراری ارتباطات غیرمتعارف، نظیر ارتباطات غیرمتقارن و ارتباطات غیرمستقیم در موارد غیرمجاز (پیشکار- ProxyServer). به علاوه از وزارت وزارت پست و تلگراف و تلفن می خواهد تمهیدات لازم برای برقراری ارتباطات بین کاربران در داخل کشور از طریق شبکه مازه (Back Bone) داخلی را فراهم سازد.
مورد دوم « آییننامه واحدهای ارائه کننده خدمات اطلاع رسانی و اینترنت رسا (ISP)» می باشد. این آیین نامه حدود فعالیت ارائه کننده خدمات اینترنت و شرایط اخذ، نحوه صدور مجوز و نظارت بر فعالیت آنها توسط وزارت پست و تلگراف و تلفن را معین می کند. همچنین مسئولیت های این شرکت ها و کاربران آنها را بیان می کند که شامل مسئولیت نسبت به محتوای تولیدی توسط خود اشخاص، رعایت حقوق پدیدآورندگان، اعمال پالایش، ثبت اطلاعات کاربران و فعالیت های اینترنتی آنها و ارائه آن به وزارت مذکور، حفظ حقوق کاربران و جلوگیری از حمله به کامپیوترهای آنها ، حفظ حریم اطلاعات خصوصی کاربران و ارائه خدمات با کیفیت می شود. به علاوه مصادیق محتوای ممنوع را مشخص می سازد.
مورد سوم آییننامه «دفاتر خدمات حضوری اینترنت (Coffeenet)» است که شرایط و مراحل اخذ مجوز گردانندگان کافی نت و مقررات حاکم بر فعالیت آنها را بیان می کند. طبق این آیین نامه این مراکز واحد صنفی هستند و باید از صنف مربوطه مجوز بگیرند. از نکات جالب آن توجه به سرویس های نوظهور نظیر تلفن اینترنتی - آوانت (VOIP) است.
شورایعالی انقاب فرهنگی در بهمن ماه سال ۱۳۸۱ در راستای اجرای مقررات فوق تصویب کرد که «به منظور صیانت از فرهنگ ملی و اسلامی، کمیته ای مرکب از نمایندگان وزارت اطلاعات، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صدا و سیما با مسیولیت نماینده وزارت اطلاعات تشکیل میشود. این کمیته مصادیق پایگاههای اطلاعرسانی رایانهای غیرمجاز را تعیین و به وزارت پست و تلگراف و تلفن ابلاغ خواهد کرد.» در سال ۱۳۸۲ در مصوبه دیگری نماینده دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و نماینده سازمان تبلیغات اسلامی به آن کمیته اضافه شدند.
بدین ترتیب این آیین نامه ها به فعالیت بخش خصوصی در ایجاد نقطه تماس بین المللی خاتمه می دهد. فعالیت بخش خصوصی در حوزه اینترنت را تنظیم و مقررات گذاری می کند و برای نخستین بار سازوکار رسمی پالایش در ایران را ایجاد میکند. مسئولیت های حاکمیتی این حوزه را به شورای عالیاطلاع رسانی و وزارت پست و تلگراف و تلفن محول می کند. البته طی دهه ۱۳۸۰ با تغییر ساختار این دو نهاد و تغییر قوانین بخصوص قانون جرائم رایانه ای، بخش عمده ای از این مقررات نسخ ضمنی می شود.
مقررات کمیسیون تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی
آیین نامه های هیئت وزیران
مصوبات کارگروه فناوری اطلاعات وارتباطات و امنیت دولت
ساختار اداری
شوراهای عالی
شورای عالی انقلاب فرهنگی
شورای عالی اطلاع رسانی
شورای عالی فناوری اطلاعات
شورای عالی فضای مجازی
مرکز ملی فضای مجازی ایران
مرکزی است که به فرمان سید علی خامنهای رهبر حکومت جمهوری اسلامی ایران توسط شورای عالی فضای مجازی تشکیل گردید. در بخشی از فرماننامهٔ وی آمدهاست که
گسترش فزاینده فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی بهویژه شبکهٔ جهانی اینترنت و آثار چشمگیر آن در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی و لزوم سرمایه گذاری وسیع و هدفمند در جهت بهرهگیری حداکثری از فرصتهای ناشی از آن در جهت پیشرفت همهجانبهٔ کشور و ارائه خدمات گسترده و مفید به اقشار گوناگون مردم و همچنین ضرورت برنامهریزی و هماهنگی مستمر به منظور صیانت از آسیبهای ناشی از آن اقتضا میکند که نقطهٔ کانونی متمرکزی برای سیاستگذاری و تصمیم گیری و هماهنگی در فضای مجازی کشور به وجود آید. به این مناسبت شورای عالی فضای مجازی کشور با اختیارات کافی به ریاستِ رئیس جمهور تشکیل میگردد و لازم است به کلیهٔ مصوبات آن ترتیب آثار قانونی داده شود.
دستگاه های اجرایی
وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات
شرکت ارتباطات زیرساخت
شرکت ارتباطات زیرساخت، یکی از شرکتهای زیرمجموعه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات میباشد که به عنوان متولی شبکه مادر مخابراتی در کشور و کارگزار وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، به منظور اعمال حاکمیت، وظیفه اجرای سوئیچینگ و ارتباطات اپراتورهای مخابراتی را در نقاط حضور و شبکههای مربوط بر عهده دارد.
سازمان فناوری اطلاعات
مرکز مدیریت توسعه ملی اینترنت
مرکز مدیریت توسعه ملی اینترنت در اردیبهشت سال ۱۳۹۱ توسط وزارت وقت ارتباطات و فناوری اطلاعات به عنوان مرجع اعلام فهرست ارائهدهندگان رایانامه (ایمیل) با میزبانی داخلی معرفی شد که باید توسط بانکها و بیمهها برای آدرس ایمیل مشتریان قابل قبول باشند. بر این اساس استفاده از آدرس ایمیلهای نظیر جی میل، یاهو و غیره توسط مشتریان بانکها و بیمهها ممنوع شد. این مرکز همچنین مسئول تخصیص نشانیهای اینترنتی و دامنهٔ .ir است..
کمیسیون تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی
سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی
سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی یک نهاد مستقل قانونگذار و نظارتی است که نقش آن رقابتی کردن بازار ارائه خدمات مخابراتی و بالا رفتن کیفیت خدمات آنهاست. این سازمان همچنین مسئول تعیین جدول ملی فرکانس، و صدور پروانهٔ بهرهبرداری برای هر گونه خدمات مخابراتی است.
یکی از ادارات کل تحت پوشش معاونت نظارت با سه گروه هماهنگی و نظارت بر سرویسهای فناوری اطلاعات، تهیه و بازنگری طرحهای نظارت بر سرویسهای فناوری اطلاعات، تدوین و بازنگری آئین نامهها و ضوابط بر سرویسهای فناوری اطلاعات میباشد که وظیفه سیاستگذاری، مدیریت، هدایت و ایجاد هماهنگی جهت نظارت و اعمال مقررات در سطح کشور را در حوزه سرویسهای فناوری اطلاعات بر عهده دارد. در حال حاضر دارندگان پروانه سرویسهای فناوری اطلاعات شامل ISP، ISDP، PAP، SAP، WiMAX، GMPCS، شرکت مخابرات ایران و شبکه علمی کشور میباشند
وزارت صنعت، معدن و تجارت
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
دستگاه های انتظامی و قضایی
پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات ایران
با نام مختصر فتا، یک واحد تخصصی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران است که وظیفه آن مقابله با فیشینگ (کلاهبرداری اینترنتی) و جعل، سرقت اینترنتی، هک و نفوذ، جرائم سازمان یافته رایانهای، هرزه نگاری (موارد سوء اخلاقی) و تجاوز به حریم خصوصی افراد است.
تشکیل پلیس فتا به دستور فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران و با هدف ایجاد نیروی ویژه مبارزه با جرائم رایانهای انجام شد. رییس پلیس سایبری کشور به فعالیت پلیس فتا در ۳۳ استان کشور و نیز راه اندازی این پلیس در۵۶ شهرستان بالای بیش از۲۰۰ هزار نفر اشاره کرد و اعلام کرد تا آذر ماه ۱۳۹۲ ده مرکز استان کشور مجهز به آزمایشگاه فارنزیک است.
کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه رایانه ای
دادسرای ویژه جرائم رایانه ای
بخش خصوصی و غیردولتی
شرکت ارائه کننده خدمات اینترنتی
رسانندههای خدمات اینترنتی
کمیسیون سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی در سال ۱۳۸۳ پروانهٔ انتقال دادهها را برای ۱۲ شرکت خصوصی رساننده خدمات اینترنتی به مدت ۱۰ سال صادر کرد، که یکی از آنها شرکت مخابرات ایران است. بقیه شرکتهای خصوصی معروف به ندا در حال حاضر نیمی از بازار اینترنت پرسرعت در بستر کابل مسی را در اختیار دارند و نیم دیگر این بازار در اختیار شرکت مخابرات ایران است. این در حالی است که بر اساس مصوبات «شورا و مرکز ملی رقابت»، سهم مخابرات از کاربران هر استان باید ۱۰ درصد یا کمتر باشد اما در عمل مخابرات ۵۰ درصد تعدادی و ۷۰ درصد درآمدی را در اختیار دارد. مجموع مشترکان شرکتهای ندا در ایران حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار مشترک سراسر ایران است.
خدمات بر بستر اینترنت
تجارت الکترونیک
طبق تبصره ۲۶ قانون دوم برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی کشور (۱۳۷۴-۱۳۷۸)، وزارت بازرگانی موظف به ایجاد و راه اندازی تجارت الکترونیکی در سطح ملی و بینالمللی با کمک تمام نهادها و ارگانهای دولتی بوده است. به همین دلیل وزارت بازرگانی ایران در سال ۱۳۷۴ به عنوان ناظر در چهاردهمین هیأت تبادل الکترونیک اطلاعات برای امور اداری، تجاری و ترابری (ادیفکت) شروع به فعالیت کرد و در مرداد ۱۳۷۵ با همکاری و مشارکت سازمانهای دیگر مانند گمرک، وزارت راه و ترابری، وزارت پست و تلگراف و بانک مرکزی هیئتی مشابه در ایران تشکیل شد.
در حال حاضر تجارت الکترونیک در ایران با استفاده از کارتهای بانکی چندین بانک عضو شبکهٔ شتاب قابل انجام است. همچنین خدمات بانکداری الکترونیکی نظیر دریافت موجودی و صورتحساب، انتقال وجه، و پرداخت قبوض آب، برق، گاز، تلفن ثابت و تلفن همراه توسط بانکها در ایران ارائه میشود.
دولت الکترونیک
سلامت الکترونیک
آموزش الکترونیک
اظهار نظرها در مورد وضعیت اینترنت در ایران
با آغاز به کار دولت حسن روحانی خبرهایی در مورد استفادهٔ برخی از مقامات جمهوری اسلامی از رسانههای اجتماعی انتشار یافت و میزان دسترسی جامعه ایرانی به اینترنت آزاد بحث داغ روز شد، در همین ارتباط، روحانی در پاسخ به خبرنگار شبکه خبری ان بی سی که از وی در مورد سانسور اینترنت در ایران سوال کرد گفت:
دولت در آیندهای نزدیک کمیسیونی برای پرداختن به حقوق شهروندان تشکیل خواهد داد. ما میخواهیم مردم در زندگی خصوصی خود کاملاً آزاد باشند. در جهان امروز، دسترسی به اطلاعات و حق گفتوشنود آزاد، و حق تفکر آزاد، حق تمام ملتها از جمله مردم ایران است.
همچنین جک دورسی رئیس و یکی از بنیانگذاران شبکه اجتماعی توییتر در یکی از توییتهای اخیر خود حسن روحانی، رئیسجمهور ایران را خطاب قرار داده و نوشته است: عصر به خیر رئیسجمهور، آیا شهروندان ایران میتوانند توییتهای شما را بخوانند؟ و توییتر منسوب به آقای روحانی در پاسخ به آقای دورسی بدون آن که مستقیماً سوال او را جواب دهد، نوشته است:
عصر به خیر جک، همان طور که به کریستین امانپور هم گفتم تلاش میکنم تا مردم کشورم بتوانند به راحتی به تمام اطلاعات جهانی دسترسی داشته باشند، چون این حق آنهاست.
چالش ها
جرایم
با افزایش دسترسی به اینترنت در ایران، جرایم اینترنتی نیز گسترش یافت. در ژانویه ۲۰۱۱ پلیس ایران در واکنش به این شرایط اقدام به تشکیل پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات در ایران کرد. فعالیتهای این نهاد چندان بیحاشیه هم نبود و در آبان ۱۳۹۱ ستار بهشتی، کارگر ساده و وبلاگنویس ۳۵ ساله، که توسط پلیس فتا بازداشت شده بود در هنگام بازجویی درگذشت.. در پی این تخلف، به دستور اسماعیل احمدیمقدم، سرهنگ محمدحسن شکریان، رئیس پلیس فتای تهران در تاریخ ۱۱ آبان ۱۳۹۱ برکنار شد.
فرمانده نیروی انتظامی ایران در بهمن ۱۳۸۹ اعلام کرد که ۸۴ درصد جرایم در فضای سایبری جرایم مالی است
امنیت
رخنهگران اینترنتی
فضای اینترنت در ایران هم میزبان فعالیتهای هکرها بوده و هم مورد حملهٔ هکرها قرار گرفته است. برخی گروههای هکر ایرانی، در زمانهای مختلف اقدام به هک وبگاههای وابسته به کشور اسرائیل کردهاند. همچنین گروه هکرهای کلاهسفید ایرانی «آشیانه» تا کنون هم در پاسخ به هک شدن وبگاههای ایرانی، اقدام به هک وبگاههای خارجی کرده و هم وبگاههای رسمی دولتی و نهادهای مذهبی ایرانی را مورد حمله قرار دادهاست.
وبگاههای اینترنتی دولتی در ایران تاکنون چندین بار مورد حمله هکرها قرار گرفتهاست. به عنوان نمونه در سپتامبر ۲۰۱۰ وبگاه رسمی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مورد حمله هکرها قرار گرفت و به مدت نیم ساعت پیامی علیه محمود احمدی نژاد رئیس جمهور وقت ایران جایگزین متن اصلی این وبگاه شد. پیش از آن نیز وبگاه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران و وبگاه شبکه ۴ سیمای جمهوری اسلامی ایران در مارس ۲۰۱۰ و وبگاه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در اوت ۲۰۰۹ مورد حمله هکرها قرار گرفته بودند.
بدافزارها
چندین بار حملات سایبری برای مقابله با برنامه هستهای ایران توسط بدافزارهایی مانند بدافزار شعله، استاکسنت و استارس انجام شد که به گفته کارشناسان رایانهای بیشترین تاثیرشان را بر روی رایانههای ایران گذاشتهاند.
عزیمت حسین به کوفه
با وجود توصیههای محمد حنفیه، عبدالله بن عمر و اصرارهای پی در پی ابنعباس در
مکه و حتی توصیههای عبدالله بن زبیر (که جنبه ریاکارانه داشت، زیرا عبدالله
بسیار تمایل داشت که مکه از وجود رقیبان دیگر حکومت پاک گردد) حسین از تصمیمش
منصرف نشد. ابنعباس خیانت کوفیان به علی و حسن را به حسین یادآوری مینمود و
از حسین التماس کرد که زنان و کودکان را در این سفر با خود نبرد.
حسین از توصیههایش تقدیر نمود و بیان داشت که کار خود را به خدا واگذار
کردهاست. ویلفرد مادلونگ مینویسد که اکثر روایات حاکی از آنند که عبدالله بن
زبیر به حسین اصرار میکرد تا به شیعیانش در کوفه بپیوندد تا عرصه مکه از رقیبی
چون حسین پاک گردد. اما روایات دیگری هم هستند که حاکی از میل عبدالله بن زبیر
به حمایت از حسین در صورت قیام در مکه هستند. حسین که از وقایع کوفه خبر نداشت
و در تاریخ ۸ یا ۱۰ ذی حجه ۶۰/ ۱۰ یا ۱۲ سپتامبر ۶۸۰ آماده عزیمت به سمت کوفه
گردید و به جای حج، عمره را در خارج از شهر مکه انجام داد تا بتواند از مهلکه
فرار کند. ۵۰ مرد از خویشاوندان و دوستان حسین (که میتوانستند در صورت نیاز
بجنگند) به همراه زنان و کودکان، همراه حسین بودند. مکانهای توقف حسین در مسیر
مکه به کوفه در طبری و بلاذری ذکر شده و ولهاوزن تاریخ نگار آلمانی به آنها
اشاره کردهاست. بعد از عزیمت حسین، عبدالله بن جعفر نامهای به همراه دو پسر
خود عون و محمد به حسین نوشت و به وی التماس کرد که برگردد.
پسرعموی حسین عبدالله بن جعفر به عمرو بن سعید بن عاص نامهای نوشت که از وی
خواست که در صورت بازگشت حسین به مکه، ضمانت نامهای برایش بنویسد که جانش
تضمین گردد. عمرو بن سعید بن عاص حاکم مکه در پاسخ، عبدالله بن جعفر را با
لشکری به سرکردگی برادر خود یحیی به تعقیبش فرستاد. اما وقتی که دو گروه به هم
تلاقی کردند، از حسین خواستند که برگردد، اما حسین در پاسخ گفت که در عالم رویا
پدربزرگش محمد را دیدهاست که از وی خواسته تا به راهش ادامه دهد و تقدیر را به
خدا واگذار کند و در پی آن نزاع خفیفی بین دو گروه صورت گرفت و دو پسر عبدالله
بن جعفر (عون و محمد) به حسین پیوستند و در عاشورا با وی کشته شدند.
در تنعیم، حسین با کاروانی از یمن که روناس و حله برای یزید بردند مواجه شد و
بیان داشت که این حق را دارد که این کاروان را غارت کند. وی این کاروان را غارت
نموده و به صاحبان شتر کاروان گفت که با وی تا عراق بیایند و در آنجا کرایه کل
راه را به آنان بپردازد یا در همین جا به مقدار راهی که آمدهاند، کرایه آنان
را بدهد. حسین در راه با افراد گوناگونی روبرو شد. فرزدق شاعر را دید که به
حسین گفت دلهای اهل عراق با تو اما شمشیرهایشان علیه توست. هر گاه در طی این
مسیر از حسین خواسته میشد که از تصمیمش صرف نظر کند میگفت که مقدرات امور به
دست خداست و خدا بهترین امر را برای بندگان میخواهد و خداوند با کسی که بر حق
باشد دشمن نخواهد بود. زهیر بن قین بجلی که از حامیان عثمان بود و در سفر بود و
در طی سفر خیمهاش را دور از خیمههای حسین برپا میداشت، در جایی مجبور به
برپا داشتن خیمهاش نزدیک خیمههای حسین شد. حسین از وی دعوت نمود تا به گروهش
بپیوندد و در خلال این دیدار زهیر دیدگاهش عوض شد و به حسین پیوست و از بهترین
یارانش شد.
عبیدالله بن زیاد سربازانش را در جای جای مسیر حجاز تا کوفه گماشته بود و به
هیچ کس اجازه نمیداد که از محدوده قلمروهای مسدود شده خارج شود یا به قلمرویی
دیگر وارد گردد و رئیس پاسبانهایش حسین بن تمیم را به قادسیه فرستاد تا تمامی
راههای حجاز به عراق را ببندد. حسین توسط بدویانی که از ورود به کوفه منع شده
بودند از این دستور عبیدالله مطلع گردید اما تحت تاثیر قرار نگرفت و به مسیرش
ادامه داد. در ثعلبیه، از برخی مسافران از خبر قتل مسلم بن عقیل و هانی بن عروه
مطلع شد و تصمیم گرفت که برگردد. اما پسران عقیل تصمیم گرفتند که انتقام خود را
از عبیدالله بگیرند یا در این راه کشته شوند. این بود که حسین از تصمیمش برای
بازگشت تغییر عقیده داد. البته مادلونگ صحت این روایت فوق را مورد تردید
میداند. رسول جعفریان معتقد است علت پیشروی حسین به سمت کوفه، حتّی پس از
شنیدن خبر کشتهشدن مسلم ابن عقیل، امید وی و همراهانش به پیروزی بودهاست. وی
به گفتارهای نقلشده در آن زمان در احتمال پیروزی اشاره میکند به این مضمون که
جذبه حسین ابن علی از مسلم ابن عقیل بیشتر است و مردم کوفه با دیدن وی به یاریش
میشتابند. جعفریان علت همراهی خانواده حسین در سفر به سمت کوفه را نیت او برای
گرفتن حاکمیت از دست یزید میداند؛ چرا که در صورت پیروزی در عراق، حجاز همچنان
در دست امویها میماند و میتوان حدسزد که آنها با اهل بیت حسین چگونه رفتار
میکردند.
حسین در زباله دریافت که قاصدش قیس بن مسهر (مشیر) صیداوی (یا برادر رضاعی حسین
عبدالله بن یقطر) که به کوفه فرستاده شده بود تا آمدن قریبالوقوع حسین را به
کوفیان اطلاع دهد، مثله شده و با پرتاب شدن از بام قصر کوفه، کشته شدهاست.
حسین با شنیدن این موضوع به حامیانش گفت که با توجه مسائل غم بار پیش آمده
مانند خیانت کوفیان، هر کس مجاز است که از کاروان حسین جدا گردد که تعدادی از
کسانی که در راه به حسین پیوسته بودند از وی جدا شدند اما کسانی که از حجاز با
وی بودند وی را ترک نکردند. به گفته جعفریان این اخبار نشان میداد که اوضاع
کوفه دگرگونشده و شرایط با زمانی که از زبان مسلم گزارش شده بود کاملاً فرق
کردهاست. برای حسین روشن شده بود که دیگر رفتن به کوفه با توجه به ارزیابیهای
سیاسی درست نیست.
در منطقه شراف یا ذوحسم سوارانی به سرکردگی حر بن یزید تمیمی یربوعی پدیدار شده
و از آنجا که هوا گرم بود، حسین دستور داد به آنان آب داده شود و سپس در آنجا
به لشکریان حر انگیزههای حرکتش را اعلام کرد. گفت که
شما امامی نداشتید و من وسیله اتحاد امت شدم. خاندان ما از همه کس به امر حکومت
شایسته تر است و کسانی که این امر را در اختیار دارند شایستگی اش را نداشته و
نا عادلانه حکومت میکنند. اگر حامی من باشید به سمت کوفه خواهم رفت. اما اگر
دیگر مرا نمیخواهید من به مکان اولم باز خواهم گشت.
اما کوفیان (لشکریان حر) پاسخ ندادند. سپس حسین نماز عصر را به اقامه خودش برپا
داشت. بعد از نماز، دوباره سخنانش را به کوفیان یادآوری نموده و از حق خاندان
محمد و مستحق بودن این خاندان در امر خلافت سخن گفت و به نامههایی که کوفیان
به وی نوشته بودند، اشاره نمود. حر که از نامههایی که کوفیان برای حسین
فرستاده بودند خبر نداشت، با وجود اینکه حسین دو کیسه که پر از نامههای کوفیان
بود را به وی نشان داد، تغییری در تصمیمش حاصل نشد و اذعان داشت که وی جزو
کسانی که نامه به وی نوشتهاند نبوده و تحتالامر ابن زیاد است. او فرمان داشت
که حسین و همراهانش را بدون جنگ پیش ابن زیاد ببرد و بر آن بود که حسین را به
این موضوع متقاعد کند. اما وقتی دید که حسین کاروانش را به حرکت درآورد، دیگر
جرات نکرد این موضوع را پی گیری کند. اما مادلونگ مینویسد که وقتی حسین آماده
حرکت شد، حر سد راهش شد و گفت که اگر حسین فرمانی که ابن زیاد به حر داده را
نپذیرد، حر نخواهد گذاشت که به مدینه یا کوفه برود. و به حسین پیشنهاد داد که
نه به کوفه و نه به مدینه رود، بلکه به یزید یا ابن زیاد نامه بنویسد و خودش هم
نامهای به ابن زیاد نوشت و منتظر دستور وی ماند تا این موضوع بدون خون ریزی حل
و فصل شود. اما حسین پیشنهاداتش را نپذیرفت و به سمت چپ و به طرف عذیب یا
قادسیه به راه افتاد. حر به وی گوش زد کرد که من به خاطر تو این کار را میکنم
و اگر جنگی صورت گیرد تو کشته خواهی شد. اما حسین از مرگ نمیترسید و در
منطقهای به نام نینوا (از بخشهای سواد کوفه) توقف کرد. همچنین حر نتوانست
مانع از ورود چهار تن از شیعیان کوفه به سپاه حسین گردد. قاصدی از ابن زیاد به
سمت حر آمد و بدون اینکه به حسین سلام کند نامهای به حر داد که در آن ابن زیاد
فرمان داده بود که حسین در هیچ جایی که دسترسی به آب و دژ مستحکم داشته باشد،
توقف نکند. عبیدالله با این نامه میخواست که حسین را به جنگ وادارد. زهیر بن
قین به حسین پیشنهاد کرد که به لشکر حر که اندک بودند حمله کند و روستای مستحکم
عکر را تصرف کند اما حسین نپذیرفت به این دلیل که نمیخواست آغاز کننده جنگ
باشد.
در ۲ محرم، حسین در منطقه کربلا از توابع نینوا خیمه زد. در روز سوم وضعیت با
ورود لشکر ۴۰۰۰ نفره به فرماندهی عمر بن سعد ابی وقاص (که پیشتر از طرف
عبیدالله بن زیاد به دستبای ری فرستاده شده بود تا شورش دیلمیان را سرکوب کند)
بدتر شد. عمر بن سعد به عنوان فرزند یکی از صحابیون محمد، تمایلی به جنگیدن با
حسین نداشت و تلاشهایی بی فرجام برای رهایی از مسئولیت رویارویی با حسین انجام
داد. اما ابن زیاد گفت که اگر از این فرمان سرپیچی کند، حکومت ری در کار نخواهد
بود. ابن سعد با شنیدن این موضوع، از ابن زیاد اطاعت کرد به امید اینکه حداقل
از جنگ با حسین جلوگیری کند. اول از هر کاری، عمر بن سعد نامهای به حسین
فرستاد از قصدش برای آمدن به عراق مطلع گردد. پیکی به ابن سعد رسید که حاکی از
تمایل حسین به عقب نشینی بود و حسین گفت که به علت نامههای کوفیان به عراق
آمده و اگر مردم عراق وی را دیگر نمیخواهند، وی به مدینه باز خواهد گشت. وقتی
ابن سعد موضوع را به ابن زیاد گزارش داد، ابن زیاد اصرار کرد که حسین حتماً
باید با یزید بیعت کند و در عین حال آب هنوز از وی منع میشود. عمر بن سعد
لشکری ۵۰۰ نفره به فرماندهی عمرو بن حجاج زبیدی را بر فرات گماشت. به مدت ۳
روز، حسین و یارانش تنشگی را متحمل شدند. شبانه گروهی ۵۰ نفره و با شهامت به
فرماندهی عباس به سمت فرات یورش بردند اما تنها مقدار کمی مشک آب توانستند
بیاورند.
در عین حال ابن سعد تمایل داشت که با حسین به توافق برسد و مذاکرات شبانه را با
حسین شروع کرد. این مذاکرات، بخش اعظم شب به درازا کشید. گفته میشود که حسین
پیشنهاد داد که دو سپاه دست از جنگ کشیده و با هم به دیدار یزید بروند. اما عمر
بن سعد از ترس توبیخ و تنبیه ابن زیاد، این پیشنهاد را نپذیرفت. گرچه کسی در
این مذاکرات حضور نداشته، اما اکثر راویان نقل میکنند که حسین سه پیشنهاد داد:
به مرزها برود و همانند یک سرباز عادی با کفار بجنگد.
با یزید بیعت کند و به وی بپیوندد.
به جایی که از قبل آمده بود، بازگردد.
البته عقبه بن سمعان، غلام رباب (همسر حسین) که از بازماندگان لشکر حسین در
واقعه کربلا بود، شدیداً این روایت را رد میکند. او گواهی میدهد که حسین
هیچگاه پیشنهادی نداد و فقط سرزمین کربلا را ترک کرد و به جایی رفت تا تکلیف
کار جنگ مشخص گردد. ویلفرد مادلونگ معتقد است که این روایت پیشنهاد از سوی حسین
که تسلیم یزید شود با دیدگاههای مذهبی اش تناقض دارد و احتمالاً منابع اولیه
قصد دارند که مسئولیت کشته شدن حسین را به گردن ابن زیاد بیندازند نه یزید.
بهگفته رسول جعفریان، شمر در تغییر نظر عبیدالله زیاد در ردّ پیشنهاد حسین
مبنی بررفتن او به یکی از سرحدات کشور اسلامی یا بازگشت به مدینه موثر بود. وی
با اشاره به منابع اولیه همچون تاریخ طبری و الکامل فی التاریخ تأکید میکند که
حسین ابن علی در هیچ مرحلهای نخواست تا اجازه دهند نزد یزید برود و بیعت کند.
ابن زیاد موافق شرایط فعلی بود. اما در این زمان، شمر بن ذی الجوشن (از
هواداران سابق علی که برای وی در صفین جنگیده بود.) به ابن زیاد پیشنهادی
شیطانی داد. او اصرار داشت که ابن زیاد باید حسین را مجبور به تسلیم کند. چون
حسین به قلمرو حکومتی ابن زیاد وارد شده بود و اگر با حسین مصالحه کند، نشان
دهندهٔ ضعف ابن زیاد و قدرت حسین است. ابن زیاد با شنیدن سخنان شمر، رایش تغییر
کرد. شمر حامل پیغامی برای ابن سعد بود که ابن زیاد به عمر بن سعد فرمان داد که
اگر حسین تسلیم نشود، به وی حمله کند یا عمر بن سعد فرمان لشکریان را به شمر وا
گذارد. شمر همچنین به این پیغام این را اضافه کرد که پیکر حسین بعد از کشته شدن
لگد کوب شود. چون وی یاغی و شورشی است. ابن سعد با شنیدن سخنان شمر وی را مورد
لعنت و دشنام قرار داد و گفت که تمام تلاشهایش برای پایان داده مساله به صورت
صلح آمیز را بی اثر کردهاست. ابن سعد میدانست که حسین به خاطر روحیه خاصش
تسلیم نخواهد شد. ابن زیاد فرمان داده بود که اگر عمر بن سعد این فرمان را
نپذیرد، شمر اجرای آن را برعهده گیرد. اما عمر بن سعد اجازه نداد و خودش
مسئولیت انجامش را بر عهده گرفت.
غروب روز ۹ محرم، ابن سعد با سپاهیانش به سمت خیمههای حسین رفت، حسین که به
شمشیرش تکیه داده بود و چرت میزد. او در عالم رویا محمد پدربزرگش را دید که به
حسین گفت به زودی به وی ملحق میشود. زینب به حسین گفت که لشکر ابن سعد
آمدهاست. حسین برادرش عباس را فرستاد از مقصودشان مطلع شود. در این حین، با
شنیدن شرط جدید ابن سعد، دو سپاه به یکدیگر ناسزا و دشنام دادند. حسین که از
موضوع مطلع شده بود، آن شب را مهلت خواست و به خویشاوندان و حامیانش خطابهای
راند که علی بن حسین بعدها آن را روایت کرد.
من خدا را ستایش میکنم که ما را به پیامبری محمد مفتخر نمود و قرآن و دین را
به ما تعلیم نمود. من یارانی بهتر از یاران خود و خاندانی مخلصتر از خاندان خود
نمیشناسم. خدا شما را پاداش دهد. من فکر میکنم که فردا کشته خواهیم شد. من از
شما میخواهم که بروید و اصراری به ماندنتان ندارم. از تاریکی شب استفاده کنید
و بروید.
اما یارانش نپذیرفتند و به بیعتشان وفادار ماندند. زینب از شدت ناامیدی غش کرد
و بیهوش شد. اما حسین وی را تسکین داد. حسین آماده جنگ شد. خیمهها را به هم
نزدیک کرد و با طناب آنها را به هم بست. تپهای از چوب و نی گرادگرد خیمهها
درست کرد تا در موقع لزوم با آتش زدنشان مانع از ورود دشمن به نزدیکی آنها
گردد. حسین و یارانش تمامی آن شب را به نماز و مناجات پرداختند و جنگ فردا صبح
شروع شد.
واقعه کربلا
صبح روز دهم محرم، حسین لشکریانش را که ۳۰ اسب سوار و ۴۲ پیاده بودند را آماده
کرد. سمت چپ سپاه را به حبیب بن مظاهر، سمت راست را به زهیر بن قین و قلب را به
عباس سپرد. وی همچنین دستور داد که دور تا دور خیمهها، هیزم جمع آوری کنند و
هیزمها را آتش بزنند. خود نیز به خیمهای که قبلاً آماده کرده بود رفت و خود را
معطر به مشک نمود و نوره (داروی موبر) به سر و تن مالید و خود را شست. سپس در
حالی که سوار بر اسب بود و قرآنی به دست داشت، مناجاتی زیبا با خداوند نموده و
با مردم کوفه نیز سخن نمود و گفت که خدا ولی اوست و دین را محافظت خواهد کرد.
به مردم سخنان محمد که وی و حسن را سرور جوانان بهشت خوانده بود و جایگاه
خانوادهاش را یادآوری نموده و از آنان خواست تا فکر کنند که آیا کشتن وی، امری
مشروع است؟ سپس مردم کوفه را به خاطر اینکه پیشتر از وی خواسته بودند تا پیششان
بیاید، سرزنش نمود و درخواست کرد تا اجازه دهند وی به یکی از سرزمینهای اسلامی
برود که در آنجا امنیتش تامین باشد. اما دوباره به وی گفته شد که اول از همه
باید تسلیم یزید گردد. حسین در پاسخ گفت که هیچگاه خودش را همانند یک برده
تسلیم نمیکند. حسین از اسب پیاده شد و دستور داد تا مهار اسب را ببندند به
نشانهٔ اینکه هرگز از معرکه جنگ فرار نخواهد کرد. حر بن یزید بن ریاحی تحت
تاثیر قرار گرفت و به سپاه حسین رفت و کوفیان را به خاطر خیانت به حسین سرزنش
کرد که البته تاثیری بر روی آنان به وجود نیامد و سر انجام حر در میدان نبرد
کشته شد. حسین به اتکای یارانش تا موقعی که تمامی یارانش کشته نشده بودند، وارد
جنگ نشد و نمیجنگید.
زهیر بن قین از مردم کوفه خواست که به حرف حسین گوش داده و وی را نکشند. اما
آنها با دشنام و تهدید پاسخ وی را دادند و شروع به تیراندازی نمودند. جنگ شروع
شد. بال راست سپاه کوفه به فرماندهی عمرو بن حجاج حمله برد اما با مقاومت لشکر
حسین مواجه شده و عقب نشست. عمرو دستور داد که لشکرش تن به نبردهای تن به تن
درنداده و تنها از دور اقدام به تیر اندازی کنند. بال راست سپاه کوفه به رهبری
شمر بن ذی الجوشن حمله و محاصرهای بی نتیجه انجام داد و فرمانده سواران سپاه،
از ابن سعد خواست که پیادهنظام و کمانداران را به کمک وی بفرستد. شبث بن ربیع
که قبلاً از حامیان علی بود، حال در لشکر کوفه و تحت امر پیادهنظام ابن زیاد
بود. وقتی به وی فرمان حمله داده شد، آشکارا گفت که هیچ میلی به انجام این کار
ندارد و سواره نظام و ۵۰۰ کماندار این کار را انجام دادند. سواران لشکر حسین که
پاهای اسبانشان قطع شده بود مجبور به پیاده جنگیدن شدند. حسین و هاشمیان تنها
از جلو میتوانستند پیش روی داشته باشند و ابن سعد دستور داد که لشکریانش از
همه جهات به سمت خیمههای حسین رفته تا آنها را خلع سلاح کنند. اما برخی از
حامیان حسین که در خیمهها خوابیده بودند با آنها سرسختانه جنگیده و مقاومت
کردند. ابن سعد دستور داد که خیمهها را آتش بزنند. قبلاً حسین دستور داده بود
که دور تا دور خیمهها آتش زده شود تا از ورود سپاهیان عمر بن سعد جلوگیری شود.
شمر به سمت خیمههای زنان حسین پیش روی نمود و میخواست خیمهها را بسوزاند که
همراهانش وی را سرزنش نمودند که شرمگین شد و از این کار منصرف گردید. در یک
حمله، سپاهیان ابن زیاد، خیمههای حسین را آتش زدند که این آتش مانع از پیش روی
سپاهیان ابن زیاد گردید.
در ظهر، حسین و یارانش نماز ظهر را به صورت نماز خوف به جا آوردند. بعد از ظهر،
سپاهیان حسین، به شدت تحت محاصره قرار گرفتند. سربازان حسین پیش رویش کشته
میشدند و کشتار هاشمیان که تا به حال راهشان برای ترک میدان جنگ باز بود نیز
شروع گردید. اولین هاشمی ای که کشته شد علیاکبر پسر حسین بود. سپس پسران مسلم
بن عقیل، پسران عبدالله بن جعفر، پسران عقیل و قاسم بن حسن کشته شدند. قاسم
جوان و زیبا بود و به شدت زخمی شده و از عمویش حسین درخواست یاری کرد. حسین
خشمگینانه برجست و با شمشیرش ضارب قاسم را ضربتی زد. آن شخص زیر سم اسبهای
سپاهیان ابن زیاد افتاده و لگد مال شد. وقتی گرد و غبار ناشی از سم اسبها کنار
رفت، حسین پدیدار شد در حالی که بدن قاسم را در آغوش داشت و به قاتلینش لعنت
میفرستاد. حسین جسم بی جان قاسم را به خیمههایش برد و در کنار دیگر قربانیان
قرار داد.
جزئیات کشته شدن عباس در طبری و بلاذری نیامدهاست. تنها به این اشاره شده که
حسین که تشنگی بر وی غالب گردیده بود، از عباس خواست تا به فرات رفته و آب
بیاورد. عباس با ممانعت لشکریان ابن زیاد روبرو گردید و از خداوند درخواست کرد
که لشکریان ابن زیاد را که مانع از رساندن آب به وی میشوند را از تشنگی
بمیراند و دعایش مستجاب گردید. عباس از ناحیه دهان و فک ضربت خورد. او خونی که
از این دو ناحیه جاری شد را در کف دستانش جمع کرد و به آسمان پاشید و به درگاه
خداوند به خاطر مصائبی که بر حسین فرود آمده بود، شکایت کرد. باید روایات دقیقی
در مورد کشته شدن عباس در کربلا وجود داشته باشد که شیخ مفید به آنها اشاره
کرده و میگوید که حسین و عباس در کنار هم در کنار رودخانه فرات پیش روی نموده
اما عباس از حسین جدا شده و توسط دشمن محاصره گردیده و شجاعانه جنگید و در
مکانی که امروز مزارش در آنجا است کشته شد.
در این هنگام سپاهیان ابن زیاد به حسین بسیار نزدیک شده بودند اما کسی جرات
نمیکرد به سوی حسین دست دراز کند. تا اینکه مالک بن نسیر کندی ضربتی به سر
حسین زد و کلاهخودش از خون سرش پر گردید. حسین کلاه خودش را عوض نموده و سرش
را با عمامه بست. مرد کندی کلاه دریده را غارت نمود. اما این سودی به حالش
نکرد. چرا که بعد از آن پیوسته فقیر بود و با خواری زندگی میکرد. بخش حزن
انگیز دیگر این لحظات، کشته شدن طفلی است که حسین وی را بر زانوانش قرار داده
بود. بر طبق یعقوبی، این طفل، نوزاد بود. تیری گردن طفل را درید و حسین خون طفل
را در کف دستانش جمع نمود و بر زمین ریخت و خشم خدا را از قوم پیرو شیطان
خواستار گردید.
شمر با سپاهی به سمت حسین رفت، اما جرات ننمود به وی حمله کند و تنها درگیری
لفظی بین آن دو شکل گرفت. حسین آماده جنگ شد. باید توجه داشت که حسین در آن
زمان ۵۵ سال سن داشت و به اقتضای سنش نمیتوانست مداوم بجنگد. پسری خود را سر
راه حسین قرار داد و هر چه حسین و زینب به وی میگفتند که به خیمهها برگردد،
گوش نمیکرد. عاقبت دست این پسر بر اثر ضربت شمشیر قطع شد و حسین به وی وعدهٔ
دیدار پدرانش را در بهشت میداد و سعی در تسکین درد پسر داشت. از یاران حسین، ۳
یا ۴ تن بیشتر نمانده بودند و حسین به سپاهیان ابن زیاد حمله برد. حسین چون بیم
داشت که پس از مرگش عریان در صحرا رها شود، چندین جامه درخشان مرغوب پوشیده
بود. اما بعد از کشته شدنش تمامی آن لباسها را غارت نموده و بدنش عریان در
صحرای کربلا رها شد. ابن سعد ظاهر گردید و زینب به او گفت: حسین دارد کشته
میشود و تو تنها تماشا میکنی. ابن سعد اشکهایش با شنیدن این سخن جاری گشت.
حسین شجاعانه میجنگید و یعقوبی و چند منبع شیعی دیگر میگویند که دهها تن را
کشت. اما برخی منابع دیگر حاکی از آن هستند که سربازان ابن زیاد اگر میخواستند
میتوانستند حسین را در جا بکشند. حسین وقتی به طرف فرات میرفت تا آب بنوشد،
تیری به چانهاش یا گلویش خورد. سرانجام حسین از ناحیه سر و بازو آسیب دیده و
بر صورت به زمین افتاد. به خولی بن یزید اصبحی دستور داده شد که سر حسین را از
بدن جدا کند، اما وی متزلزل شد و نتوانست این کار را بکند. از همین رو، سنان بن
انس عمرو نخعی بعد از اینکه ضربتی دیگر به حسین زد، سر وی را از بدن جدا نمود.
سنان سر حسین را به خولی داده و خولی سر را پیش ابن زیاد برد.
نبرد به پایان رسید و سربازان ابن زیاد رو به غارت آوردند. لباسهای حسین،
شمشیر و اثاثیهاش، کفشها و روپوش یمانیاش همگی غارت گردیدند. همچنین زیورآلات
و چادر زنان نیز غارت گردید. زین العابدین علی بن حسین که بیمار بود در یکی از
خیمهها بود و شمر میخواست او را بکشد. اما ابن سعد مانع شد و اجازه نداد کسی
به خیمهٔ وی وارد شود. صفوف عزاداران حسین به خاطر وجود علی بن حسین است و نام
«شهدای کربلا و طف» با نام وی عجین شدهاست. ۷۲ تن یاران حسین که ۱۷ تن از آنان
هاشمی بودند و بر طبق محسن الامین، از لشکریان ابن زیاد ۸۸ تن کشته شدند. حر بن
زیاد ریاحی، ۴۰ نفر و بریر بن خضیر ۳۰ نفر، نافع ۱۲ یا ۱۳ نفر و حسین تعداد
زیادی از لشکریان ابن زیاد را کشتند. سن حسین را هنگام کشته شدن، ۵۶ سال پنج
ماه، ۵۷ سال و چند ماه یا ۵۸ سال نوشتهاند. روز عاشورا را در تاریخ روز جمعه،
شنبه یا دوشنبه دانستهاند که در این میان روز جمعه صحیح تر به نظر میرسد و
ابوالفرج اصفهانی روز دوشنبه را از لحاظ تقویمی رد میکند. تاریخ کشته شدن حسین
را نیز به غیر از ۱۰ محرم ۶۱، در ماه صفر یا سال ۶۰ نیز ذکر کردهاند.
حوداث بعد از جنگ کربلا
۱۰ نفر داوطلب شدند که بر بدن پر زخم حسین اسب بتازانند تا آخرین هتک حرمت را
به وی کرده باشند. بعد از اینکه ابن سعد محل جنگ را ترک کرد، اسدیان روستای
القاظریه بدن حسین را به همراه دیگر کشتگان، در همان محل وقوع کشتار دفن
نمودند. سر حسین به همراه سر دیگر هاشمیان به کوفه و دمشق برده شد. لارا وسیا
وگلییری در دانشنامه اسلام بر این باور است که ابن زیاد و یزید برخورد متفاوتی
در قبال سر حسین داشتند. ابن زیاد با زدن چوب به دندانهای حسین به وی اهانت
میکرد اما یزید بر طبق اکثر روایات با احترام با سر حسین برخورد نموده و به
خاطر تعجیل ابن زیاد در کشتار حسین، ابن زیاد را با نام پسر سمیه یاد کرد تا وی
را تحقیر کرده باشد. یزید اذعان میداشت که اگر حسین از وی تبعیت کرده بود او
را عفو مینمود. زنان و کودکان هاشمی به کوفه و دمشق برده شدند. یزید ابتدا
برخورد شدیدی با آنان نمود که به این برخورد شدید از سوی علی بن حسین و زینب
پاسخ مشابهی داده شد. اما در انتها یزید با آنان با ملایمت برخورد نمود. زنان
یزید نیز برای حسین و کشتگان گریه و زاری نموده و یزید برای جبران مالهایی که
از زنان هاشمی در کربلا دزیده شده بود به آنها اموالی داد. علی بن حسین که به
خاطر اینکه هنوز به بلوغ نرسیده بود، از اعدام رهایی یافت و یزید با ملایمت با
وی رفتار نموده و چند روز پس از آن به همراه زنان هاشمی و محافظان مورد اعتماد
به مدینه بازگشت.
روایات در منابع اولیه عموماً گرایش به انداختن مسئولیت قتل حسین به گردن ابن
زیاد و مبرا کردن یزید دارند. ویلفرد مادلونگ مینویسد حریص بودن ابن زیاد به
قتل حسین از سوگند خوردنش در باره لگدمال کردن جسد حسین توسط اسبها هویدا
میشود و این کینه شدید از ماجرای اعتراض حسین به برادر خطاب کردن زیاد بن ابیه
(پدر ابن زیاد) از سوی معاویه نشات میگیرد. ویلفرد مادلونگ معتقد است که یزید
مسئول اصلی قتل حسین است چرا که وی میدانست که حسین حتی اگر موقتاً تسلیم گردد
باز هم تهدیدی جدی برای خلافت یزید به شمار میآید و گرچه در نهان خواستار قتل
حسین بود، اما به عنوان خلیفه مسلمانان نمیتوانست این میل را بروز دهد و وی که
از کینه شدید ابن زیاد به حسین آگاه بود، طی نامهای به او هشدار میدهد که اگر
حسین موفق به انجام کارش شود، ابن زیاد مجدداً به دوران بردگی اجدادش بر
میگردد. یزید در نامه خود شدیداً به ابن زیاد توصیه میکند که مسلم بن عقیل را
اعدام کند و ابن زیاد هم مشتاقانه این کار را انجام داد. یزید بعدها در ملاء
عام مسئولیت قتل حسین را به گردن ابن زیاد میانداخت که ابن زیاد از این کار وی
خشمگین گردید و از دستور یزید مبنی بر حمله به عبدالله بن زبیر در مکه سر باز
زد.
کشته شدگان و باقیماندگان از بنی هاشم در واقعه کربلا
کل کشته شدگان از طرف حسین، ۷۰ یا ۷۲ تن بودند که حداقل ۲۰ تن از آنان هاشمیان
از نسل ابوطالب بودند. علی اکبر اولین کشته از بنی هاشم بود که یزید خلیفه وقت،
پسر دایی مادرش میشد که به همین علت برای وی امان نامه آورده شد اما وی تبار
پدری اش و ارتباطش به محمد را والاتر میداشت و این امان را نپذیرفت. ویلفرد
مادلونگ معتقد است که عبدالله فرزند کوچک حسین در حالی که بر روی زانوانش بود
تیر خورد و مادلونگ بر خلاف منابع دیگر، در نوزاد بودن این بچه تردید دارد. ۶
برادر پدری حسین در این جنگ کشته شدند که ۴ تن از آنان فرزندان امالبنین دختر
حظام از قبیله بنی کلب بودند. برادر زادهامالبنین به نام عبدالله بن ابی محل
بن حظام برای این ۴ برادر حسین امان نامهای از سوی ابن زیاد آورد که ردش
کردند. سه پسر از حسن، سه پسر از عبدالله بن جعفر و نیز سه پسر و سه نوه از
عقیل بن ابی طالب در این واقعه کشته شدند. ابن سعد از میان دیگر کشتگان بنی
هاشم، یک پسر از نسل ابولهب و یک پسر از نسل ابوسفیان بن حارث بن عبدالمطلب نام
میبرد. ابن سعد از میان باقیماندگان که به اسارت گرفته شدند، دو پسر از حسن،
یک پسر از عبدالله بن جعفر و یک پسر از عقیل به همراه ۵ زن را نام میبرد.
ابوالفرج اصفهانی مینویسد سه پسر از حسن باقیماندند که در میان آنان حسن بن
حسن به شدت زخمی گردید. علی بن حسین بیمار بود و نمیتوانست بجنگد.
خانواده حسین
اولین ازدواج حسین با رباب دختر امراء القیس بود. امراء القیس در زمان عمر بن
خطاب به مدینه آمد و از طرف عمر به رهبری قبایل قضاعه که به اسلام گرویده
بودند، انتخاب گردید. علی مساله ازدواج پسرانش با دختران امراء را مطرح کرد و
وی قبول کرد که سه تن از دخترانش را به ازدواج حسنین در بیاورد. اما هم حسنین و
هم آن سه دختر در آن زمان بسیار کم سن و سال بودند و به نظر نمیرسد در همان
موقع ازدواجی صورت گرفته باشد. حتی ممکن است که حسن با دختری که برایش برگزیده
شده بود ازدواج نکرده باشد. حسین با رباب ازدواج کرد و اقوام امراء در اواخر
خلافت علی گه گاه برای میانجیگری و قضاوت پیش علی میآمدند. رباب همسر محبوب
حسین بود و با وجود اینکه رباب سالها برای حسین فرزندی نیاورده بود، احتمالاً
پس از مرگ علی، سکینه (در برخی منابع آمنه، امینه و...) را به دنیا آورد.
ابوالفرج اصفهانی در کتاب اغانی از سکینه روایت میکند که حسن، حسین را به خاطر
علاقه زیادش به رباب سرزنش مینمود، اما حسین در پاسخ سه بیت شعر در اثبات
علاقه به رباب خواند. رباب فرزند پسری به نام عبدالله برای حسین به دنیا آورد
که در خردسالی در کربلا کشته شد و احتمالاً حسین به خاطر این فرزند کنیه ابا
عبدالله را دارد. برخی منابع شیعی در سالهای بعد، این فرزند را علی اصغر
نامیدهاند که دانشنامه ایرانیکا این مطلب را بیاساس میداند. بعد از کشته شدن
حسین، گفته میشود که رباب یک سال بر مزار حسین بود و عزادار بود و از ازدواج
امنتاع میکرد. حسین با زن دیگری به نام سلافه از قبیله بنی قضاعه نیز ازدواج
کرد که جزئیات این ازدواج در دسترس نیست و از وی صاحب فرزندی به نام جعفر شد که
در زمان حیات حسین و در خردسالی درگذشت.
حسین دو پسر به نام علی داشت که از آن دو، علی زین العابدین امام چهارم شیعیان،
از حادثه کربلا جان سالم به در برد و احتمالاً وی از دیگر پسر به نام علی
بزرگتر بود و در زمان واقعه کربلا، ۲۳ ساله بود. بنا براین باید در زمان خلافت
علی به دنیا آمده باشد. مادر وی کنیزی از ناحیه سند است که بعد از کشته شدن
حسین با یکی از غلامان حسین ازدواج کرد و پسری به نام عبدالله بن زبید را برای
وی آورد. فرزندان عبدالله در ینبع زندگی میکردند. منابع اولیه سنی، با نام
علیاصغر از زین العابدین و علی دوم را با نام علیاکبر یاد میکنند، اما شیخ
مفید و دیگر نویسندگان شیعی عکس این مطلب را صحیح میدانند. علی دوم، در سن ۱۹
سالگی در کربلا کشته شد. مادر وی لیلا دختر مرٞه بن عروه ثقفی و میمونه بن ابی
سفیان (خواهر معاویه) است. این ازدواج احتمالاً باید بعد از صلح حسن با معاویه
صورت گرفته باشد و نمیتوانسته در زمان علی بوده باشد. دانشنامه ایرانیکا معتقد
است حسین نام این فرزند را نیز علی گذاشت چرا که وی به خاطر والا بودن نسب عربی
مادرش از زین العابدین که از کنیزی زاده شده بود، برتر بودهاست. معاویه در
سخنی علیاکبر را بهترین شخص برای خلافت معرفی نمود به این دلیل که به اعتقاد
معاویه وی، شجاعت بنی هاشم، بخشندگی بنی امیه و غرور ثقفیان را یکجا جمع کرده
بود.
بعد از مرگ حسن، حسین با ام اسحاق دختر طلحه (صحابی مشهور محمد) ازدواج کرد و
صاحب دختری به نام فاطمه از وی شد. دانشنامه ایرانیکا مینویسد که بر خلاف برخی
گزارشها، فاطمه باید از سکینه کوچکتر باشد. در زمان کشته شدن حسین، فاطمه به
نامزدی پسر حسن بن علی (حسن بن حسن) درآمده بود.