خرید اینترنتی (به انگلیسی: Online Shopping) نوعی خرید است که از طریق فروشگاههای اینترنتی انجام میشود. از مهم ترین و بزرگ ترین سایتهای خرید اینترنتی میتوان به سایتهای ئیبی و آمازون اشاره کرد.

تاریخچه
اولین بار در سال ۱۹۹۱ تیم برنرز لی تجارت الکترونیک را پایهگذاری کرد و در سال ۱۹۹۴ که بانکداری آنلاین ایجاد شد، شرکت پیتزا هات اولین فروش اینترنتی خود را آغاز کرد در همان سال شرکت نت اسکیپ ارتباط امنیت لایه انتقال (SSL) را ابداع و ایجاد کرد و خرید اینترنتی به وسیله این پروتوکل ایجاد شد. همچنین در همان سال کمپانی آلمانی اینترشاپ(Intershop) اولین سیستم فروش اینترنتی خود را ایجاد کرد. ۱۹۹۵ شرکت آمازون. کام و سال ۱۹۹۶ شرکت ئی بی نیز فعالیتهای خود را شروع کردند.
عملکرد
در این نوع فروشگاه که بعد از به وجود آمدن اینترنت پا به عرصه وجود گذاشت، فروشنده لیست و مشخصات کالاهای خود را در سایت قرار میدهد و خریدار پس از مراجعه به این سایت و مطالعهٔ مشخصات و ویژگیهای کالا، نسبت به ثبت سفارش خرید از فروشگاه اقدام میکند. این سفارشها پس از بررسی و تایید نهایی توسط مسئولان سایت با توجه به نوع کالا و حجم و وزن آن توسط پیک موتوری، پست و یا باربری به آدرس سفارشدهنده ارسال میشود و وجه کالا به روشهای مختلف قابل پرداخت میباشد. امروزه تجارت الکترونیک در سر تا سر دنیا بسیار رواج پیدا کرده است.
اغلب پرداخت در این فروشگاههای اینترنتی به وسیله ابزارهای پرداخت الکترونیک قابل انجام است. کارتهای پرداخت الکترونیک، چه بصورت مجازی (فقط قابل استفاده در فضای اینترنت) و چه به صورت فیزیکی اغلب قابل استفاده در چنین محیطهایی هستند. البته فروشگاههای اینترنتی محلی معمولاً قابلیت تحویل پول در هنگام دریافت کالا را نیز دارند، ولی در خریدهای اینترنتی جهانی معمولاً چنین امکانی فراهم نیست.
فروشگاههای موفق اینترنتی معمولاً ابتدا باید اعتماد مشتری را جلب نمایند تا به موفقیت دست بایند. بهترین قیمت همراه با کیفیت عرضه باید واقعی باشد. زیرا مشتریان در فضای مجازی به راحتی هر فروشگاهی را با دیگران مقایسه میکنند و تا به آن اطمینان نکنند دست به خرید نمیزنند.
خرید اینترنتی در جهان روز به روز به صرفه تر و مناسبتر از گذشته شده و اجازه مقایسه قیمت/کیفیت و خدمات کالا را به مصرف کنندگان میدهد. بدین ترتیب رضایت مشتریان بیش از پیش شده و اغلب ترجیح میدهند خرید خود را از اینترنت انجام دهند. در خیلی از موارد حتی خریداران کالای خود را در فروشگاهها انتخاب و سپس آن را از اینترنت خریداری میکنند چون به صرفه تر خواهد بود. در برخی از نقاط جهان مانند امریکا فروشهای اینترنتی از فروشهای حضوری پیشی گرفته است و این امر عرضه کنندگان را برآن داشته است که علاوه بر عرضه فیزیکی کالا/خدمات خود، عرضه اینترنتی را هم یکی از ملزمات خود بدانند.
خرید اینترنتی در ایران
با توجه به گسترش روزافزون فعالیتهای اینترنتی، فضا برای کسب و کار پیرامون اینترنت نیز افزایش یافته است. در ایران، کاربران اینترنتی به این کسب و کار توجه جدی ندارند و اکثراً به عنوان شغل دوم از آن نام میبرند و استفاده میکنند. در حالی که میتوان به عنوان شغل اول و یک درآمد ثابت و پر سود از آن یاد کرد.
فروشگاههای موفق اینترنتی جهان
یکی از فروشگاههای معروف خرید و فروش اینترنتی در جهان سایت ئی بی هست. این سایت با نوآوری خدمات و همچنین گستردگی پوشش توانسته است یکی از سایتهای موفق در این زمینه باشد. تقریباً کمتر کالایی را میتوان یافت که در این سایت به فروش نرسد. خرید اینترنتی در این سایت برای اکثر کشورها به راحتی میسر است. این سایت قابلیت عرضه کالا حتی به صورت دست دوم را نیز به کاربران خود میدهد. این سایت با ثبت کلیه اطلاعات خرید و فروش، خریداران و فروشندگان خود را نیز رتبه بندی میکند و بدین صورت اجازه سوء استفاده به کاربران خود را نمیدهد.
یکی دیگر از فروشگاههای موفق اینترنی در جهان سایت آمازون. کام است. این سایت در عرصه فروش کتابهای الکترونیکی نیز یکی از پیشتازان است. همین امر حتی این سایت را بر آن داشته است که خواننده الکترونیکی مخصوصی برای کتابهای الکترونیکی خود تولید کند. ولی همچنین در عرصه سایر محصولات نیز یکی از موفق ترین هاست.
تجارت الکترونیک
تجارت الکترونیک (به انگلیسی: Electronic commerce) فرایند خرید، فروش یا تبادل محصولات، خدمات و اطلاعات از طریق شبکههای کامپیوتری و اینترنت است.
تاریخچه
ارتباط بین تجارت و تکنولوژی دیر زمانی است که وجود داشته و ادامه دارد. در واقع، یک پیشرفت تکنیکی باعث رونق تجارت شد و آن هم ساخت کشتی بود. در حدود ۲۰۰۰سال قبل از میلاد، فینیقیان تکنیک ساخت کشتی را بکار بردند تا از دریا بگذرند و به سرزمینهای دور دست یابند. با این پیشرفت، برای اولین بار مرزهای جغرافیایی برای تجارت باز شد و تجارت با سرزمینهای دیگر آغاز گشته و روشهای خلاقانه ای بصورتهای گوناگون به آن اضافه شد تا امروز که یکی از محبوبترین روشهای تجارت خرید اینترنتی در دنیای وب است. شما میتوانید در زمانهای پرت، در هر زمان و مکان حتی با لباس خواب میتوانید اینکار را بکنید. به معنای واقعی هر کسی میتواند صفحه اینترنتی خود را ساخته و کالاهای مورد نیازش را در آن ارایه دهد. البته تاریخچه تجارت الکترونیک با تاریخچه اختراعات قدیمی مثل کابل، مودم، الکترونیک، کامپیوتر و اینترنت پیوند خوردهاست. تجارت الکترونیک به شکل کنونی در سال ۱۹۹۱ محقق شد. از آن زمان هزاران هزار کسب و کار و تجار وارد این دنیا شدهاند. در ابتدا تجارت الکترونیک به معنای فرایند انجام اعمال تراکنش الکترونیکی مورد نظر را انجام دادن بود.درواقع تجارت الکترونیک برای اسان سازی معاملات اقتصادی به صورت الکترونیک تعریف شد. استفاده از این فناوری مانند Electronic Data Interchange (EDI)تبادل الکترونیکی اطلاعات وElectronic Funds TRANSFER (EFT) انتقال الکترونیکی سرمایه، که هر دو در اواخر ۱۹۷۰ معرفی شدهاند. و به شرکتها و سازمانها اجازه ارسال اسناد الکترونیکی را داد. و اجازه تجارت کردن با ارسال اسناد تجاری مثل سفارشهای خرید یا فاکتورها را به صورت الکترونیکی، میدهد. با رشد و پذیرش کارت اعتباری،(ATM) Automated teller machine ماشین تحویلدار خودکار و تلفن بانک در دهه ۱۹۸۰ باعث فرم گیری تجارت الکترونیک شد. نوع دیگر تجارت الکترونیک سیستم رزرواسیون هواپیمایی بوسیله Sabre در امریکا و Travicom در بریتانیا، ارایه شدهاست. از دهه ۱۹۹۰ به بعد تجارت الکترونیک شامل اضافاتی مثل enterprise resource planning system (ERP) سیستم برنامه ریزی منابع سرمایه، data mining داده کاوی، data warehousing انبار داده شدهاست. در ۱۹۹۰، Tim Bermers-lee مرورگر وب جهان گسترده را اختراع کرد و شبکه ارتباطی اکادمیک را به سیستم ارتباطی هرروز و برای هر شخص در جهان وسیع دگرگون ساخت که اینترنت یا www خوانده میشود. سرمایه گذاری تجاری بروی اینترنت بخاطر کافی نبودن سرمایه گذاری کاملاً محدود شده بود. اگر چه اینترنت محبوبیت جهانی گستردهای در حدود ۱۹۹۴ با استفاده از مرورگر وب Mosaic پیدا کرده بود. معرفی پروتکلهای امنیتی و DSL (اشتراک خط دیجیتال) که ارتباط مستمر را با اینترنت را اجازه میداد حدود ۵ سال طول کشید.. البته در سال ۲۰۰۰ بحران The dot-com bust باعث برشکستگی خیلی از شرکتهای تجاری بزرگ و نتایج ناگواری را بوجود اورد، باعث بازبینی قوانین و افزایش مزایا و امکانات تجارت الکترونیک کردند و تا انتهای سال ۲۰۰۰، خیلی از شرکتهای تجاری امریکایی و اروپایی سرویس هایشان را از طریق اینترنت ارایه دادند. از ان موقع مردم به کلمهای به عنوان تجارت الکترونیک با توانایی خرید کالاهای گوناگون از طریق اینترنت با استفاده از پروتکلهای امنیتی و سرویسهای پرداخت الکترونیکی که در ان مشارکت کردند، اشنا شدند. واز این زمان رقابت شدید بین شرکتها و سازمانها شدت گرفتو با گذشت زمان هم اینرقابت تنگتر شدهاست. جالب این که تا پایان سال ۲۰۰۱ بیش از ۲۲۰ بیلیون دلار معاملات مالی توسط صدها سایت تجاری بر روی اینترنت انجام پذیرفتهاست و در همین سال مدل تجارت الکترونیک B2B دارای در حدود ۷۰۰ میلیارد تراکنش بود. و در سال ۲۰۰۷ سهم تجارت الکترونیک در خرده فروشی کل دنیا ۳٫۴ % بودهاست که انرا در سال ۲۰۱۰، ۵٫۱ % اعلام نمودند که این امار رشد سریع این شیوه تجارت کردن را می رساند.
سیر زمانی
۱۹۷۹: Michael Aldrich خرید آنلاین را اختراع کرد
۱۹۸۱: Thomson Holidays اولین خرید انلاین B2B را در بریتانیا ایجاد کرد.
۱۹۸۲: Minitel سیستم سراسر کشور را در فرانسه بوسیله France Telecom و برای سفارش گیری انلاین استفاده شدهاست.
۱۹۸۴: Gateshead اولین خرید انلاین B2C را بنام SIS/Tesco و خانم Snowball در ۷۲ اولین فروش خانگی انلاین را راه انداخت.
۱۹۸۵: Nissan فروش ماشین و سرمایه گذاری با بررسی اعتبار مشتری به صورت انلاین از نمایندگیهای فروش
۱۹۸۷: Swreg شروع به فراهم اوردن ومولفهای اشتراک افزار و نرمافزار به منظور فروش انلاین محصولاتشان از طریق مکانیسم حسابهای الکترونیکی بازرگانی.
۱۹۹۰: Tim Berners-Lee اولین مرورگر وب را نوشت، وب جهان گستر، استفاده از کامپیوترهای جدید
۱۹۹۴: راهبر وب گرد: Netscape در اکتبر با نام تجاری Mozilla ارایه شد. Pizza Hut در صففحه وب سفارش دادن انلاین را پیشنهاد داد. اولین بانک انلاین باز شد. تلاشها برای پیشنهاد تحویل گل و اشتراک مجله به صورت انلاین شروع شد. لوازم بزرگسالان مثل انجام دادن ماشین و دوچرخه به صورت تجاری در دسترس قرار گرفت. Netscape 1.0 در اواخر ۱۹۹۴ با رمزگذاری SSL که تعاملات مطمئن را ایجاد میکرد، معرفی شد.
۱۹۹۵: Jeff Bezos، Amazon.com و اولین تجارتی ۲۴ ساعته رایگان را راه انداخت. ایستگاههای رادیوی اینترنتی رایگان، رادیو HK ورادیوهای شبکهای شروع به پخش کردند. Dell و Cisco به شدت از اینترنت برای تعاملات تجاری استفاده کردند. eBay توسط Pierre Omidyar برنامه نویس کامپیوتر به عنوان وب سایت حراج بنیانگذاری شد.
۱۹۹۸: توانایی خریداری و بارگذاری تمبر پستی الکترونیکی برای چاپ از اینترنت. گروه Alibaba در چین با خدمات B2B و C2C, B2C را با سیستم خود تاییدی تاسیس شد.
۱۹۹۹: Business.com به مبلغ ۷٫۵ میلیون دلار به شرکتهای الکترونیکی فروخته شد. که در سال ۱۹۹۷ به ۱۴۹٬۰۰۰ دلار خریداری شده بود. نرمافزار اشتراک گذاری فایل Napster راه اندازی شد. فروشگاههای ATG برای فروش اقلام زینتی خانه به صورت انلاین راه اندازی شد.
۲۰۰۰: The dot-com bust
۲۰۰۲: ایبی برای پیپال ۱٫۵ میلیون دلار بدست اورد. Niche شرکتهای خرده فروشی و فروشگاههای CSN و فروشگاهای شبکهای را با منظور فروش محصولات از طریق ناحیههای هدف مختلف نسبت به یک درگاه متمرکز.
۲۰۰۳: Amazon.com اولین سود سالیانه خود را اعلان کرد.
۲۰۰۷: Business.com بوسیله R.H. Donnelley با ۳۴۵ میلیون دلار خریداری شد.
۲۰۰۹: Zappos.com توسط Amazon.com با قیمت ۹۲۸ میلیون دلار خریداری شد. تقارب خرده فروشان و خرید اپراتورهای فروش وبسایتهای خصوصی RueLaLa.com بوسیله GSI Commerce به قیمت ۱۷۰ میلیون دلار بعلاوه سود فروش از تا سال ۲۰۱۲.
۲۰۱۰: Groupon گزارش داد پیشنهاد ۶ میلیار دلاری گوگل را رد کردهاست. در عوض این گروه طرح خرید وب سایتهای IPO را تا اواسط ۲۰۱۱ دارد.
۲۰۱۱: پروژه تجارت الکترونیک امریکا و خرده فروشی انلاین به ۱۹۷ میلیارد دلار رسیدهاست که نسبت به ۲۰۱۰ افزایش ۱۲ درصدی داشتهاست. Quidsi.com, parent company of Diapers.comتوسط Amazon.com به قیمت ۵۰۰ میلیون بعلاوه ۴۵ میلیون بدهکاری و تعهدات دیگر خریداری شد.
چکیده
تجارت الکترونیکی را میتوان انجام هرگونه امور تجاری بصورت آنلاین و ازطریق اینترنت بیان کرد. این تکنیک در سالهای اخیر رشد بسیاری داشتهاست و پیشبینی میشود بیش از این نیز رشد کند. تجارت الکترونیکی به هرگونه معاملهای گفته میشود که در آن خرید و فروش کالا و یا خدمات از طریق اینترنت صورت پذیرد و به واردات و یا صادرات کالا ویا خدمات منتهی میشود. تجارت الکترونیکی معمولاً کاربرد وسیع تری دارد، یعنی نه تنها شامل خرید و فروش از طریق اینترنت است بلکه سایر جنبههای فعالیت تجاری، مانند خریداری، صورت بردار ی از کالاها، مدیریت تولید و تهیه و توزیع و جابهجایی کالاها و همچنین خدمات پس از فروش را در بر میگیرد. البته مفهوم گستردهتر تجارت الکترونیک کسب و کار الکترونیک میباشد.
جایگاه تجارت الکترونیک در کشورهای جهان
در مدت کوتاهی که از آغاز عمر تجارت الکترونیک در جهان معاصر میگذرد، این فعالیت رشد بی سابقهای را در کشورهای پیشرفته داشتهاست و پیش بینی میشود در آینده نزدیک با سرعت شگفت انگیزی در سطح جهان توسعه یابد. بر اساس آمار محاسبه شده موسسات معتبر اقتصادی نیز پیش بینی شدهاست که گستره این فعالیت تا سال ۲۰۱۰ به طور متوسط ۵۴ الی ۷۱ درصد رشد خواهد کرد که نشان دهنده شتاب دار بودن حرکت آن است.
در ایران
تجارت الکترونیک در ایران بسیار نوپا و در مراحل اولیهاست. اما اهمیت فناوری اطلاعات باعث شده تا تدوین و اجرای قوانین و لوایح مورد نیاز در این عرصه همواره مد نظر مسئولان ایران باشد. اما بهنظر میرسد با وجود برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی متعدد هنوز میزان آگاهی افراد و تجار کشور از نحوه استفاده از امکانات موجود برای تجارت الکترونیک کم است. از سوی دیگر نبود شناخت از میزان امنیت موجود در شبکه داخلی و جهانی باعث شدهاست که اطمینان لازم وجود نداشته باشد البته برخی از فروشگاه های اینترنتی با استفاده از روش هایی مانند نماد اعتماد،تحویل درب منزل و یا گارانتی برگشت وجه سعی کرده اند تا اعتماد خریداران را جلب نمایند. پیشبینی می شود که فروشگاه های اینترنتی بتدریج جای خود را در میان خریداران پیدا خواهند کرد.
انواع تجارت الکترونیک
تجارت الکترونیک را میتوان از حیث تراکنشها(Transactions) به انواع مختلفی تقسیم نمود که بعضی از آنها عبارتند از:
ارتباط بنگاه و بنگاه (B2B): به الگویی از تجارت الکترونیکی گویند، که طرفین معامله بنگاهها هستند.
ارتباط بنگاه و مصرف کننده (B2C): به الگویی از تجارت الکترونیک گویند که بسیار رایج بوده و ارتباط تجاری مستقیم بین شرکتها و مشتریان میباشد.
ارتباط مصرف کنندهها و شرکتها (C2B): در این حالت اشخاص حقیقی به کمک اینترنت فراوردهها یا خدمات خود را به شرکتها میفروشند.
ارتباط مصرفکننده با مصرفکننده (C2C): در این حالت ارتباط خرید و فروش بین مصرفکنندگان است.
ارتباط بین بنگاهها و سازمانهای دولتی (B2A): که شامل تمام تعاملات تجاری بین شرکتها و سازمانهای دولتی میباشد. پرداخت مالیاتها و عوارض از این قبیل تعاملات محسوب میشوند.
ارتباط بین دولت و شهروندان (G2C): الگویی بین دولت و توده مردم میباشد که شامل بنگاههای اقتصادی، موسسات دولتی و کلیه شهروندان میباشد. این الگو یکی از مولفههای دولت الکترونیک میباشد.
ارتباط بین دولتها (G2G): این الگو شامل ارتباط تجاری بین دولتها در زمینههایی شبیه واردات و صادرات میباشد.
البته باید گفت که انواع بالا کاملاً مستقل از هم نیستند و گاهی که تاکید بر خرید و فروش ندارند در قالب کسب و کار الکترونیک میآیند
برنامهریزی
برنامه ریزی، فرایندی برای رسیدن به اهداف است. بسته به فعالیتها، هر برنامه می تواند که بلند مدت، میان مدت یا کوتاه مدت باشد. برای مدیرانی که در جستجوی حمایتهای بیرونی هستند، برنامه ریزی، مهمترین و کلیدیترین سند برای رشد است.برنامه ریزی می تواند، نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات یا تشخیص فرصتهای پنهان بازی کند. برنامه ریزی به پیش بینی آینده و ساختن آینده تا حدودی قابل تصور کمک می کند. آن پلی است بین آنجایی که هستیم و آنجایی که می خواهیم برویم. برنامه ریزی به آینده می نگرد.
برنامهریزی یا طرحریزی یعنی اندیشیدن از پیش. متخصصین از زوایای متعدد برای برنامهریزی تعاریف متعددی ارائه کردهاند که برخی از آنها از این قرار است:
تعیین هدف، یافتن و ساختن راه وصول به آن،
تصمیمگیری در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام گیرد،
تجسم و طراحی وضعیت مطلوب در آینده و یافتن و ساختن راهها و وسایلی که رسیدن به آن را فراهم کند،
طراحی عملیاتی که شیئی یا موضوعی را بر مبنای شیوهای که از پیش تعریف شده، تغییر بدهد.
برنامه ریزی، نوعی پدیده عینی اجتماعی است و خصوصیت های ویژه خود را دارد در عین حال، یک رویداد منحصربهفرد نیست که دارای یک ابتدا و انتهای مشخص باشد بلکه یک فرایند مستمر و دائمی و منعکس کننده تغییرات و در صدد رسیدن به اهداف است. در سازمان های پیچیده امروزی، بدون برنامه ریزی های دقیق، امکان ادامه حیات نیست و برنامه ریزی، مستلزم آگاهی از فرصت ها و تهدیدهای آتی و پیش بینی شیوه مواجهه با آنها است.
مدیران، برنامه ریزی و تصمیم گیری
تصمیم گیری، رکن اساسی تمام وظایف مدیریتی و در عین حال، مبنای برنامه ریزی است چرا که نمی توان گفت برنامه ای وجود دارد مگر اینکه تصمیمی اتخاذ شده باشد. به عبارت بهتر، تصمیم گیری، هسته مرکزی مدیریت است که در تمامی وظایف دیگر، نموددارد، به همین دلیل برخی (مانند هربرت سایمون) مدیریت و تصمیم گیری را دو واژه مترادف می دانند!
به جرأت می توان گفت برنامه ریزی و تصمیم گیری، برای نیل به اهداف سازمان مکمل اند اما نوع اتخاذ تصمیم نیز نقش به سزایی ایفا می کند با وجودی که تصمیم گیری به کلیه وظایف مدیریتی مربوط می شود، اما اساس برنامه ریزی به شمار می آید و نمی توان گفت برنامه ای وجود دارد بدون اینکه تصمیمی گرفته شده باشد. از این رو، تصمیم گیری از ارکان اساسی فعالیت های مدیریتی به شمار می رود چرا که هر مدیری برای اجرای هریک از وظایف خود، همواره با مواردی مواجه می شود که نیاز به تصمیم گیری دارد.
برنامه ریزی به عنوان وظیفه مدیران
برنامه ریزی از وظایف بسیار مهم مدیران است و با سایر وظایف آنها ارتباطی تنگاتنگ دارد. اگر نگرش مبتنی بر برنامه ریزی در سراسر زندگی فردی و سازمانی تسری یابد، نوعی تعهد به عمل بر مبنای تعقل و تفکر آینده نگر و عزم راسخ بر استمرار آن ایجاد می شود. به نوعی، تحقق اهداف فردی و سازمانی، مستلزم برنامه ریزی است. نیاز به برنامه ریزی از آنجا است که همه سازمان ها با فعالیت در محیطی پویا، مترصد آن هستند که منابع محدودشان را برای رفع نیازهای متنوع و فزاینده خود صرف نمایند و این پویایی محیط و وجود تلاطم و عدم اطمینان ناشی از تغییرات محیطی، بر ضرورت انکار ناپذیر برنامه ریزی می افزاید.
با پذیرفتن اصول پنج گانه مدیریتی، و مبنای برنامه ریزی برای این اصول، به این اجماع نظر می رسیم که برنامه ریزی، فرایندی است دارای مراحل مشخص و بهم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیم هاکه در این فرایندی، مراحل مشخص و بهم پیوستهای برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیم ها وجود دارد. طی این فرایند، به پیش بینی و تدوین فعالیت هایی پرداخته می شود که باید در جهت نیل به اهداف سازمانی صورت گیرد. به عبارت بهتر در فرایند برنامه ریزی، به: چه کسی؟ کجا؟ کِی؟ چه چیزی؟ چرا؟ چگونه؟ پرداخته می شود و پاسخ به این پرسش ها به انتخاب مأموریت ها، هدف ها و اقداماتی برای نیل به آنها می انجامد که مستلزم تصمیم گیری و انتخاب از میان راه های مختلف است. برنامه ریزی می تواند، نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات یا تشخیص فرصت های پنهان بازی کند. برنامه ریزی به پیش بینی آینده و ساختن آینده تا حدودی قابل تصور کمک می کند. آن پلی است بین آنجایی که هستیم و آنجایی که می خواهیم برویم. برنامه ریزی به آینده می نگرد.
تعریف برنامه ریزی
نگاهی به واژه نامه های عمومی و تخصصی، کافی است تا تعاریفی از این دسته را پیش روی ما قرار دهد. اغلب واژه نامه های عمومی برنامه ریزی را کار یا فعالیت برنامه ریز؛ شکل گیری برنامه ها؛ ساخت یا ترسیم یک طرح یا نمودار؛ کشیدن طرح، طراحی، تدبیر کردن دانستهاند واژه نامه های تخصصی نیز آن را، شیوه و فرایند سیستماتیک و گام به گامی دانسته اند که به تعریف، ایجاد و ترسیم فعالیت های ممکنی می پردازد که با نیازها، علایق و مشکلات موجود یا آینده مطابقت داشته باشند
به عبارت دیگر، برنامه ریزی فرایندی است منظم مداوم وحساب شده ومنطقی جهت دار و دورنگر به منظورهدایت وارشاد فعالیتهای جمعی برای رسیدن به هدف مطلوب است .برنامه ریزی بایدمداومت داشته باشد. اهداف برنامه ریزی به شرح زیراست 1)پیش بینی آینده: برنامه آینده نگر 2)برنامه ساختن وشکل دادن به آینده: برنامه آینده ساز 3)برنامه برای انتخاب یک شکل خاص برای آینده :آینده گزین.
متخصصین ، برنامه ریزی را با توجه به حوزه ی فعالیت خود تعریف نموده اند. این واژه، در زمینه علوم و فنون بیشتر با واژه طراحی (designing) عجین شده. هر چند که:این برداشت تقلیل گرایانه و البته این واژه در متون مدیریتی جایگاهی ندارد!
مزایای برنامه ریزی
برخی از مزایای برنامه ریزی عبارتند از:
افزایش احتمال تحقق اهداف سازمان
ایجاد فرصتِ اجرای منظم تصمیم ها
صرفه اقتصادی
انطباق با شرایط متغیر محیطی
استفاده صحیح از منابع
فراهم شدن ابزارهای کنترل
امکان سنجش میزان پیشرفت
آگاهی کارکنان از اهداف سازمان و نقش خود
تقویت کار گروهی
رسیدن به اهداف شخصی
چالش های برنامه ریزی:
چالش های عمده برنامه ریزی از دید برخی منتقدان این امر عبارتند از:
1. حوادث غیر منتظره ای که می تواند تمام پیش بینی ها را نقش بر آب کند! 2.عوض شدن فکر
تغییر رویه هایی که ممکن است مقاومت ایجاد نماید.
1. صرف هزینه و وقت. 2. محدودیت های کوتاه مدت و مقطعی.
تصمیم گیری
واژه تصمیم در لغت به معنای عزم و اراده به انجام کاری است و از دید علم مدیریت، به معنای انتخاب یک راه از راه های مختلف و در حقیقت، انتخاب بهترین راه برای نیل به اهداف است. تصمیم گیری، بیش از آنکه کاری ساده باشد، فرایندی مرحله دار است.
گونه شناسی تصمیم گیری
گونه های مختلفی از تصمیم گیری را از دیدگاه های مختلف می توان شناسایی نمود. برخی از این گو نه ها عبارتند از:
تصمیم گیری به اعتبار برنامه (برنامه ریزی شده و برنامه ریزی نشده)
تصمیم گیری به اعتبار میزان اطلاعات
تصمیم گیری به اعتبار تصمیم گیرنده (فردی و گروهی)
تصمیم گیری به اعتبار درجه استقلال
تصمیم گیری به اعتبار میزان ساختار یافتگی
سایر موارد
مراحل تصمیم گیری
برآیند نسبتاً کلی از مراحلی که برای فرایند تصمیم گیری در متون مختلف طرح شده است را می توان در موارد زیر خلاصه نمود:
اطمینان از وجود نیاز به تصمیم
تعیین معیارهای تصمیم گیری
تشخیص میزان اهمیت معیارها
کشف راه حل ها
ارزیابی راه حل ها
انتخاب بهترین راه حل
فروشگاه
فروشگاه یا مغازه جایی برای فروش کالا میباشد. فروشگاهها و مغازههای گوناگونی برای فروش گونههای بسیار کالا وجود دارد. در صورتیکه فروشگاه محصولات خود را از طریق اینترنتی بفروش برساند، فروشگاه اینترنتی اطلاق میشود.
خردهفروشی
خردهفروشی (به انگلیسی: Retail)، شامل فروش کالاها و اجناس فیزیکی برای مصرف مستقیم توسط خریدار است که از محلی معین، همچون فروشگاه، بوتیک یا کیوسک، یا از مرکز خرید، در قالب بخشهای کوچک یا منفرد تهیه شده باشد. خردهفروشی میتواند شامل خدمات فرعی همچون تحویل باشد. خریداران میتوانند افراد یا سوداگریها باشند. در بازرگانی، خردهفروش، کالاها یا محصولات را در مقادیر زیاد از سازندگان میخرد (مستقیماً یا از طریق عمدهفروش)، و سپس مقادیر کمتر را به کاربر نهایی میفروشد. مؤسسات خردهفروشی اغلب مغازه یا فروشگاه خوانده میشوند. خردهفروشان در انتهای زنجیره تأمین قرار دارند. بازاریابان سازنده به فرایند خردهفروشی بعنوان بخش لازم راهبرد کلی توزیع مینگرند. همچنین عنوان خردهفروش به شرایطی که در آن ارائهکنندهٔ خدمات به نیازهای تعداد زیادی از افراد خدمت میرساند نیز بکار گرفته میشود، همچون خدمات عامالمنفعه مثل برق.
مرکز خرید
پاساژ (به انگلیسی: Passage (architecture)) به معنی گذر (گذرگاه یا میانه دو چیز) میباشد. در دوران گوناگون تیمچهها یا گذرهای، با جای دادن حجره ها و مغازه ها در درون خود نقش نوعی بازارچه یا مرکز خرید را ایفا می کردند.
امروزه پاساژ ها در درون یک ساختمان یا مجموعهای از ساختمانها قرار دارند. که شامل فروشگاههای گوناگون هستند و با راهروهای مرتبط با هم باعث آسانی دیدار مشتریان از فروشگاهها میشوند. راهروهای یک پاساژ میتواند بن بست یا مرتبط با راهروهای دیگر باشد. پاساژهای امروزی معمولاً چندطبقه بوده و راهروها در طبقات گوناگون بر روی هم قرار گرفتهاند.
کاربر نهایی
کاربرِ نهایی سامانهٔ کامپیوتری، فردیست که از رایانه استفاده میکند، برخلافِ توسعهدهندهٔ سامانه که توابعی برایِ کاربرانِ نهایی تولید
شبکه رایانهای
یک شبکه رایانهای (به انگلیسی: Computer Network)، که اغلب به طور خلاصه به آن شبکه گفته میشود، گروهی از رایانهها و دستگاههایی میباشد که توسط کانالهای ارتباطی به هم متصل شدهاند. شبکه رایانهای باعث تسهیل ارتباطات میان کاربران شده و اجازه میدهد کاربران منابع خود را به اشتراک بگذارند.
معرفی
یک شبکه رایانهای اجازه به اشتراک گذاری منابع و اطلاعات را میان دستگاههای متصل شده به هم، میدهد. در دهه ۶۰ میلادی، آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته (ARPA)، بودجهای را به منظور طراحی شبکه آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته (ARPANET) برای وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا اختصاص داد. این اولین شبکه رایانهای در جهان بود. توسعه شبکه از سال ۱۹۶۹ و براساس طرحهای توسعه یافته دهه ۶۰ آغاز شد.
هدف
شبکههای رایانهای را میتوان برای اهداف مختلف استفاده کرد:
تسهیل ارتباطات: با استفاده از شبکه، افراد میتوانند به آسانی از طریق رایانامه (E-mail)، پیامرسانی فوری، اتاق گفتگو (Chat room)، تلفن، تلفن تصویری و ویدئو کنفرانس، ارتباط برقرار کنند.
اشتراک گذاری سخت افزارها: در یک محیط شبکهای، هر کامپیوتر در شبکه میتواند به منابع سخت افزاری در شبکه دسترسی پیدا کرده و از آنها استفاده کند؛ مانند چاپ یک سند به وسیله چاپگری که در شبکه به اشتراک گذاشته شدهاست.
اشتراک گذاری پروندهها، دادهها و اطلاعات: در یک محیط شبکهای، هر کاربر مجاز میتواند به دادهها و اطلاعاتی که بر روی رایانههای دیگر موجود در شبکه، ذخیره شدهاست دسترسی پیدا کند. قابلیت دسترسی به دادهها و اطلاعات در دستگاههای ذخیره سازی اشتراکی، از ویژگیهای مهم بسیاری از شبکههای است.
اشتراک گذاری نرمافزارها: کاربرانی که به یک شبکه متصل اند، میتوانند برنامههای کاربردی موجود روی کامپیوترهای راه دور را اجرا کنند.
تعریف
شبکههای کامپیوتری مجموعهای از کامپیوترهای مستقل متصل به یکدیگرند که با یکدیگر ارتباط داشته و تبادل داده میکنند. مستقل بودن کامپیوترها بدین معناست که هر کدام دارای واحدهای کنترلی و پردازشی مجزا بوده و بود و نبود یکی بر دیگری تاثیرگذار نیست.
متصل بودن کامپیوترها یعنی از طریق یک رسانه فیزیکی مانند کابل، فیبر نوری، ماهوارهها و... به هم وصل میباشند. دو شرط فوق شروط لازم برای ایجاد یک شبکه کامپیوتری میباشند اما شرط کافی برای تشکیل یک شبکه کامپیوتری داشتن ارتباط و تبادل داده بین کامپیوترهاست.
این موضوع در بین متخصصین قلمرو شبکه مورد بحث است که آیا دو رایانه که با استفاده از نوعی از رسانه ارتباطی به یکدیگر متصل شدهاند تشکیل یک شبکه میدهند. در این باره بعضی مطالعات میگویند که یک شبکه نیازمند دست کم ۳ رایانه متصل به هم است. یکی از این منابع با عنوان «ارتباطات راه دور: واژهنامه اصطلاحات ارتباطات راه دور»، یک شبکه رایانهای را این طور تعریف میکند: «شبکهای از گرههای پردازشگر دیتا که جهت ارتباطات دیتا به یکدیگر متصل شدهاند». در همین سند عبارت «شبکه» این طور تعریف شدهاست: «اتصال سه با چند نهاد ارتباطی».
در مورد تعداد بیشتری رایانه که به هم متصل هستند عموماً توابع پایهای مشترکی دیده میشود. از این بابت برای آنکه شبکهای به وظیفهاش عمل کند، سه نیاز اولیه بایستی فراهم گردد، «اتصالات»، «ارتباطات» و «خدمات». اتصالات به بستر سختافزاری اشاره دارد، ارتباطات به روشی اشاره میکند که بواسطه آن وسایل با یکدیگر صحبت کنند و خدمات آنهایی هستند که برای بقیه اعضای شبکه به اشتراک گذاشته شدهاند.
دسته بندی شبکههای رایانهای
فهرست زیر، دستههای شبکههای رایانهای را نشان میدهد.
بر اساس نوع اتصال
شبکههای رایانهای را میتوان با توجه به تکنولوژی سخت افزاری و یا نرمافزاری که برای اتصال دستگاههای افراد در شبکه استفاده میشود، دسته بندی کرد؛ مانند فیبر نوری، اترنت، شبکه محلی بیسیم، HomePNA، ارتباط خط نیرو یا G.hn.
اترنت با استفاده از سیم کشی فیزیکی دستگاهها را به هم متصل میکند. دستگاههای مستقر معمول شامل هابها، سوئیچها، پلها و یا مسیریابها هستند.
تکنولوژی شبکه بیسیم برای اتصال دستگاهها، بدون استفاده از سیم کشی طراحی شدهاست. این دستگاهها از امواج رادیویی یا سیگنالهای مادون قرمز به عنوان رسانه انتقال استفاده میکنند.
فناوری ITU-T G.hn از سیم کشی موجود در منازل (کابل هممحور، خطوط تلفن و خطوط برق) برای ایجاد یک شبکه محلی پر سرعت (تا۱ گیگا بیت در ثانیه) استفاده میکند.
بر اساس تکنولوژی سیم کشی
زوج بههمتابیده: زوج بههمتابیده یکی از بهترین رسانههای مورد استفاده برای ارتباطات راه دور میباشد. سیمهای زوج بههمتابیده، سیم تلفن معمولی هستند که از دو سیم مسی عایق که دو به دو به هم پیچ خوردهاند درست شدهاند. از زوج بههمتابیده برای انتقال صدا و دادهها استفاده میشود. استفاده از دو سیم بههمتابیده به کاهش تداخل و القای الکترومغناطیسی کمک میکند. سرعت انتقال داده، دامنهای از ۲ میلیون بیت درهر ثانیه تا ۱۰۰ میلیون بیت در هر ثانیه، دارد.
کابل هممحور: کابل هممحور به طور گستردهای در سیستمهای تلویزیون کابلی، ساختمانهای اداری، و دیگر سایتهای کاری برای شبکههای محلی، استفاده میشود. کابلها یک رسانای داخلی دارند که توسط یک عایق منعطف محصور شدهاند، که روی این لایهٔ منعطف نیز توسط یک رسانای نازک برای انعطاف کابل، به هم بافته شدهاست. همهٔ این اجزا، در داخل عایق دیگری جاسازی شدهاند. لایه عایق به حداقل رساندن تداخل و اعوجاج کمک میکند. سرعت انتقال داده، دامنهای از ۲۰۰ میلیون تا بیش از ۵۰۰ میلیون بیت در هر ثانیه دارد.
فیبر نوری: کابل فیبر نوری شامل یک یا چند رشته از الیاف شیشهای پیچیده شده در لایههای محافظ میباشد. این کابل میتواند نور را تا مسافتهای طولانی انتقال دهد. کابلهای فیبر نوری تحت تاثیر تابشهای الکترومغناطیسی قرار نمیگیرند. سرعت انتقال ممکن است به چند تریلیون بیت در ثانیه برسد.
بر اساس تکنولوژی بی سیم
ریزموج (مایکروویو) زمینی: ریزموجهای زمینی از گیرندهها و فرستندههای زمینی استفاده میکنند. تجهیزات این تکنولوژی شبیه به دیشهای ماهوارهاست. مایکروویو زمینی از دامنههای کوتاه گیگاهرتز استفاده میکند، که این سبب میشود تمام ارتباطات به صورت دید خطی محدود باشد. فاصله بین ایستگاههای رله (تقویت سیگنال) حدود ۳۰ مایل است. آنتنهای ریزموج معمولاً در بالای ساختمانها، برجها، تپهها و قله کوه نصب میشوند.
ماهوارههای ارتباطی: ماهوارهها از ریزموجهای رادیویی که توسط جو زمین منحرف نمیشوند، به عنوان رسانه مخابراتی خود استفاده میکنند.
ماهوارهها در فضا مستقر هستند؛ به طور معمول ۲۲۰۰۰ مایل (برای ماهوارههای geosynchronous) بالاتر از خط استوا. این سیستمهای در حال چرخش به دور زمین، قادر به دریافت و رله صدا، دادهها و سیگنالهای تلویزیونی هستند.
تلفن همراه و سیستمهای پی سی اس: تلفن همراه و سیستمهای پی سی اس از چندین فناوری ارتباطات رادیویی استفاده میکنند. این سیستمها به مناطق مختلف جغرافیایی تقسیم شدهاند. هر منطقه دارای فرستندههای کم قدرت و یا دستگاههای رله رادیویی آنتن برای تقویت تماسها از یک منطقه به منطقه بعدی است.
شبکههای محلی بی سیم: شبکه محلی بی سیم از یک تکنولوژی رادیویی فرکانس بالا (مشابه سلول دیجیتالی) و یک تکنولوژی رادیویی فرکانس پایین استفاده میکند. شبکههای محلی بی سیم از تکنولوژِی طیف گسترده، برای برقراری ارتباط میان دستگاههای متعدد در یک منطقه محدود، استفاده میکنند. نمونهای از استاندارد تکنولوژی بی سیم موج رادیویی، IEEE است.
ارتباطات فروسرخ: ارتباط فروسرخ، سیگنالهای بین دستگاهها را در فواصل کوچک (کمتراز ۱۰ متر) به صورت همتا به همتا (رو در رو) انتقال میدهد؛ در خط انتقال نباید هیچ گونه شی ای قرار داشته باشد.
بر اساس اندازه
ممکن است شبکههای رایانهای بر اساس اندازه یا گستردگی ناحیهای که شبکه پوشش میدهد طبقهبندی شوند. برای نمونه «شبکه شخصی» (PAN)، «شبکه محلی» (LAN)، «شبکه دانشگاهی» (CAN)، «شبکه کلانشهری» (MAN) یا «شبکه گسترده» (WAN).
بر اساس لایه شبکه
ممکن است شبکههای رایانهای مطابق مدلهای مرجع پایهای که در صنعت به عنوان استاندارد شناخته میشوند مانند «مدل مرجع ۷ لایه OSI» و «مدل ۴ لایه TCP/IP»، بر اساس نوع «لایه شبکه»ای که در آن عمل میکنند طبقهبندی شوند.
بر اساس معماری کاربری
ممکن است شبکههای رایانهای بر اساس معماری کاربری که بین اعضای شبکه وجود دارد طبقهبندی شود، برای نمونه معماریهای Active Networking، «مشتری-خدمتگذار» (Client-Server) و «همتا به همتا» Peer-to-Peer (گروه کاری).
بر اساس همبندی (توپولوژی)
ممکن است شبکههای رایانهای بر اساس نوع همبندی شبکه طبقهبندی شوند مانند: «شبکه باس» (Bus)، «شبکه ستاره» ((Star، «شبکه حلقهای» (Ring)، «شبکه توری» (Mesh)، «شبکه ستاره-باس» (Star-Bus)، «شبکه درختی» (Tree) یا «شبکه سلسله مراتبی» (Hierarchical) و ترکیبی و غیره.
همبندی شبکه را میتوان بر اساس نظم هندسی ترتیب داد. همبندیهای شبکه طرحهای منطقی شبکه هستند. واژه منطقی در اینجا بسیار پرمعنی است. این واژه به این معنی است که همبندی شبکه به طرح فیزیکی شبکه بستگی ندارد. مهم نیست که رایانهها در یک شبکه به صورت خطی پشت سر هم قرار گرفته باشند، ولی زمانیکه از طریق یک «هاب» به یکدیگر متصل شده باشند تشکیل همبندی ستاره میکنند نه باس. و این عامل مهمی است که شبکهها در آن فرق میکنند، جنبه ظاهری و جنبه عملکردی.
بر اساس قرارداد
ممکن است شبکههای رایانهای بر اساس «قرارداد» ارتباطی طبقهبندی شوند. انواع شبکههای رایانهای از نظر اندازه
شبکه شخصی (PAN)
«شبکه شخصی» (Personal Area Network) یک «شبکه رایانهای» است که برای ارتباطات میان وسایل رایانهای که اطراف یک فرد میباشند (مانند «تلفن»ها و «رایانههای جیبی» (PDA) که به آن «دستیار دیجیتالی شخصی» نیز میگویند) بکار میرود. این که این وسایل ممکن است متعلق به آن فرد باشند یا خیر جای بحث خود را دارد. برد یک شبکه شخصی عموماً چند متر بیشتر نیست. موارد مصرف شبکههای خصوصی میتواند جهت ارتباطات وسایل شخصی چند نفر به یکدیگر و یا برقراری اتصال این وسایل به شبکهای در سطح بالاتر و شبکه «اینترنت» باشد.
ارتباطات شبکههای شخصی ممکن است به صورت سیمی به «گذرگاه»های رایانه مانند USB و فایروایر برقرار شود. همچنین با بهرهگیری از فناوریهایی مانند IrDA، «بلوتوث» (Bluetooth) و UWB میتوان شبکههای شخصی را به صورت بیسیم ساخت.
شبکه محلی (LAN)
«شبکه محلی» (Local Area Network) یک «شبکه رایانهای» است که محدوده جغرافیایی کوچکی مانند یک خانه، یک دفتر کار یا گروهی از ساختمانها را پوشش میدهد. در مقایسه با «شبکههای گسترده» (WAN) از مشخصات تعریفشده شبکههای محلی میتوان به سرعت (نرخ انتقال) بسیار بالاتر آنها، محدوده جغرافیایی کوچکتر و عدم نیاز به «خطوط استیجاری» مخابراتی اشاره کرد.
دو فناوری «اترنت» (Ethernet) روی کابل «جفت به هم تابیده بدون محافظ» (UTP) و «وایفای» (Wi-Fi) رایجترین فناوریهایی هستند که امروزه استفاده میشوند، با این حال فناوریهای «آرکنت» (ARCNET) و «توکن رینگ» (Token Ring) و بسیاری روشهای دیگر در گذشته مورد استفاده بودهاند.
شبکه کلانشهری (MAN)
«شبکه کلانشهری» (Metropolitan Area Network) یک «شبکه رایانهای» بزرگ است که معمولاً در سطح یک شهر گسترده میشود. در این شبکهها معمولاً از «زیرساخت بیسیم» و یا اتصالات «فیبر نوری» جهت ارتباط محلهای مختلف استفاده میشود.
شبکه گسترده (WAN)
«شبکه گسترده» (Wide Area Network) یک «شبکه رایانهای» است که نسبتاً ناحیه جغرافیایی وسیعی را پوشش میدهد (برای نمونه از یک کشور به کشوری دیگر یا از یک قاره به قارهای دیگر). این شبکهها معمولاً از امکانات انتقال خدمات دهندگان عمومی مانند شرکتهای مخابرات استفاده میکند. به عبارت کمتر رسمی این شبکهها از «مسیریاب»ها و لینکهای ارتباطی عمومی استفاده میکنند.
شبکههای گسترده برای اتصال شبکههای محلی یا دیگر انواع شبکه به یکدیگر استفاده میشوند. بنابراین کاربران و رایانههای یک مکان میتوانند با کاربران و رایانههایی در مکانهای دیگر در ارتباط باشند. بسیاری از شبکههای گسترده برای یک سازمان ویژه پیادهسازی میشوند و خصوصی هستند. بعضی دیگر بهوسیله «سرویس دهندگان اینترنت» (ISP) پیادهسازی میشوند تا شبکههای محلی سازمانها را به اینترنت متصل کنند.
شبکه متصل (Internetwork)
دو یا چند «شبکه» یا «زیرشبکه» (Subnet) که با استفاده از تجهیزاتی که در لایه ۳ یعنی «لایه شبکه» «مدل مرجع OSI» عمل میکنند مانند یک «مسیریاب»، به یکدیگر متصل میشوند تشکیل یک شبکه از شبکهها یا «شبکه متصل» را میدهند. همچنین میتوان شبکهای که از اتصال داخلی میان شبکههای عمومی، خصوصی، تجاری، صنعتی یا دولتی به وجود میآید را «شبکه متصل» نامید.
در کاربردهای جدید شبکههای به هم متصل شده از قرارداد IP استفاده میکنند. بسته به اینکه چه کسانی یک شبکه از شبکهها را مدیریت میکنند و اینکه چه کسانی در این شبکه عضو هستند، میتوان سه نوع «شبکه متصل» دسته بندی نمود:
شبکه داخلی یا اینترانت (Intranet)
شبکه خارجی یا اکسترانت (Extranet)
شبکهاینترنت (Internet)
شبکههای داخلی یا خارجی ممکن است که اتصالاتی به شبکه اینترنت داشته و یا نداشته باشند. در صورتی که این شبکهها به اینترنت متصل باشند در مقابل دسترسیهای غیرمجاز از سوی اینترنت محافظت میشوند. خود شبکه اینترنت به عنوان بخشی از شبکه داخلی یا شبکه خارجی به حساب نمیآید، اگرچه که ممکن است شبکه اینترنت به عنوان بستری برای برقراری دسترسی بین قسمتهایی از یک شبکه خارجی خدماتی را ارائه دهد.
شبکه داخلی (Intranet)
یک «شبکه داخلی» مجموعهای از شبکههای متصل به هم میباشد که از قرارداد IP و ابزارهای مبتنی بر IP مانند «مرورگران وب» استفاده میکند و معمولاً زیر نظر یک نهاد مدیریتی کنترل میشود. این نهاد مدیریتی «شبکه داخلی» را نسبت به باقی قسمتهای دنیا محصور میکند و به کاربران خاصی اجازه ورود به این شبکه را میدهد. به طور معمولتر شبکه درونی یک شرکت یا دیگر شرکتها «شبکه داخلی» میباشد.
به طور مثال شبکه ملی در ایران نوعی از شبکههای داخلی (اینترانت) میباشد.
شبکه خارجی (Extranet)
یک «شبکه خارجی» یک «شبکه» یا یک «شبکه متصل» است که به لحاظ قلمرو محدود به یک سازمان یا نهاد است ولی همچنین شامل اتصالات محدود به شبکههای متعلق به یک یا چند سازمان یا نهاد دیگر است که معمولاً ولی نه همیشه قابل اعتماد هستند. برای نمونه مشتریان یک شرکت ممکن است که دسترسی به بخشهایی از «شبکه داخلی» آن شرکت داشته باشند که بدین ترتیب یک «شبکه خارجی» درست میشود، چراکه از نقطهنظر امنیتی این مشتریان برای شبکه قابل اعتماد به نظر نمیرسند. همچنین از نظر فنی میتوان یک «شبکه خارجی» را در گروه شبکههای دانشگاهی، کلانشهری، گسترده یا دیگر انواع شبکه (هر چیزی غیر از شبکه محلی) به حساب آورد، چراکه از نظر تعریف یک «شبکه خارجی» نمیتواند فقط از یک شبکه محلی تشکیل شده باشد، چون بایستی دست کم یک اتصال به خارج از شبکه داشته باشد.
حسین بن علی
حسین بن علی بن ابیطالب (۳ شعبان ۴ هجری قمری در مدینه — ۱۰ محرم ۶۱ در کربلا)
امام سوم شیعیان است. او با کنیهاش ابوعبدالله نیز شناخته میشود. او فرزند
علی بن ابی طالب و فاطمه و نوهٔ محمد بن عبدالله، پیامبر اسلام است. سجاد،
چهارمین امام شیعیان فرزند وی است. او در روز عاشورا در نبرد کربلا کشته شد و
به همین دلیل شیعیان او را سیدالشهداء مینامند. اکثر مسلمانان حسین را به علت
نوهٔ محمد بودن و این عقیده که وی خود را در راه حق قربانی کرده، گرامی می
شمارند.
حسین هفت سال اول عمرش را با محمد پدربزرگش گذراند. روایاتی از علاقه محمد نسبت
به وی و برادرش حسن مجتبی نقل شدهاست؛ مانند: «حسن و حسین سید جوانان اهل بهشت
اند». مهمترین واقعه دوران کودکی حسین رویداد مباهله و اینکه این دو نفر مصداق
کلمه «ابناءَنا» در آیه مباهله گردیدند است. در جوانی، در فتح طبرستان و دفاع
از خانهٔ عثمان شرکت داشت. در دوران خلافت علی، حسین در رکاب پدرش بود و در
جنگهای او شرکت داشت. حسین جزو کسانی از پیروان علی بود که معاویه علی و آنان
را در ملاء عام لعنت میکرد. در دوران برادرش حسن، به پیمان صلح او با معاویه
پایبند ماند و اقدامی علیه وی انجام نداد. در زمان حکومت معاویه دو عمل مهم از
او در منابع تاریخی ثبت شدهاست: یکی هنگامی که در مقابل چندی از بزرگان بنی
امیه در مورد حق مالکیت خود بر یک سری زمینها ایستاد و دیگر آنکه از تقاضای
معاویه برای پذیرش یزید بعنوان ولیعهد معاویه با این دیدگاه که تعیین ولیعهد
بدعتی است در اسلام سرباز زد.
بلافاصله پس از مرگ معاویه در سال ۶۰ هجری به فرمان یزید حاکم مدینه حسین را به
قصر حکومتی فرا خواند تا آنان را مجبور به بیعت با یزید کند. اما حسین با یزید
بیعت نکرد و به همراه خانوادهاش به مکه گریخت و چهار ماه در آنجا ماند. اهالی
کوفه که اکثراً شیعه بودند از مرگ معاویه خوشحال شده و به حسین نامه نوشتند و
گفتند که دیگر حکومت بنیامیه را تحمل نخواهند کرد. حسین نیز صلاح را آن دید که
پسرعمویش مسلم بن عقیل را به آنجا فرستاده تا شرایط آنجا را بررسی کند. مردم
کوفه به سرعت با مسلم بیعت نموده و حتی مسلم به منبر مسجد کوفه رفت و در آنجا
مردم را مدیریت نمود. این ناآرامیها به یزید گزارش داده شد و او عبیدالله بن
زیاد را حاکم کوفه کرد و به او فرمان داد تا سریعاً به کوفه رفته و آشوبها را
بخواباند. عبیدالله بن زیاد اقدامات شدیدی در برخورد با هواداران حسین انجام
داد که آنان را وحشت زده کرد و مسلم را، در حالی که نامهای خوشبینانه از بیعت
کوفیان به حسین فرستاده بود، گردن زد. حسین که از وقایع کوفه خبر نداشت، برخلاف
اصرارهای دوستانش در تاریخ ۸ یا ۱۰ ذی الحجه ۶۰ آماده عزیمت به سمت کوفه گردید.
عبیدالله بن زیاد سربازانش را در جای جای مسیر حجاز تا کوفه گماشته بود و به
هیچ کس اجازه نمیداد که از محدوده قلمروهای مسدود شده خارج شود یا به قلمرویی
دیگر وارد گردد. حسین در میانه راه دریافت که قاصدش که به کوفه فرستاده شده بود
کشته شدهاست و از یارانش خواست که اگر خواستند میتوانند از کاروان جدا شوند
اما کسانی که از حجاز با وی بودند وی را ترک نکردند. در میانهٔ راه، سوارانی به
سرکردگی حر بن یزید ریاحی کاروان را متوقف نمود؛ او فرمان داشت که حسین و
همراهانش را بدون جنگ پیش ابن زیاد ببرد اما حسین پیشنهاد حر را نپذیرفت و در
منطقهای به نام کربلا از توابع نینوا خیمه زد. در روز سوم ماه محرم، لشکری
۴۰۰۰ نفری به سرکردگی عمر بن سعد بن ابی وقاص به منطقه وارد شد. عمر بن سعد به
عنوان فرزند یکی از صحابیون محمد، تمایلی به جنگیدن با حسین نداشت اما عبیدالله
به او وعدهٔ حکومت ری را داد لذا عمر از او اطاعت کرد و از ترس توبیخ و تنبیه
ابن زیاد پیشنهاد صلح حسین را نپذیرفت؛ اگرچه در مورد پیشنهاد صلح از طرف حسین
در منابع اولیه اختلاف وجود دارد.
صبح روز دهم محرم، حسین لشکریانش را که ۳۰ اسب سوار و ۴۲ پیاده بودند را آماده
کرد. حسین سوار بر اسب خطابهای را به لشکریان ابن سعد ایراد کرد و مقامش را
برای آنان شرح داد. اما دوباره به وی گفته شد که اول از همه باید تسلیم یزید
گردد و حسین در پاسخ گفت که هیچگاه خودش را همانند یک برده تسلیم نمیکند. جنگ
شروع شد در یک حمله، سپاهیان ابن زیاد، خیمههای حسین را آتش زدند.. بعد از
ظهر، سپاهیان حسین، به شدت تحت محاصره قرار گرفتند. سربازان حسین پیش رویش کشته
میشدند و کشتار هاشمیان که تا به حال راهشان برای ترک میدان جنگ باز بود نیز
شروع گردید. از یاران حسین، ۳ یا ۴ تن بیشتر نمانده بودند که حسین به سپاهیان
ابن زیاد حمله برد. حسین شجاعانه میجنگید و یعقوبی و چند منبع شیعی دیگر
میگویند که دهها تن را کشت. سرانجام حسین از ناحیه سر و بازو آسیب دیده و بر
صورت به زمین افتاد و سنان بن انس نخعی بعد از اینکه ضربتی دیگر به حسین زد، سر
وی را از بدن جدا نمود. نبرد به پایان رسید و سربازان ابن زیاد رو به غارت
آوردند. بعد از اینکه ابن سعد محل جنگ را ترک کرد، اسدیان روستای القاظریه بدن
حسین را به همراه دیگر کشتگان، در همان محل وقوع کشتار دفن نمودند. سر حسین به
همراه سر دیگر هاشمیان به کوفه و دمشق برده شد.
شیعیان در سالگرد واقعهٔ کربلا مراسم سوگواری برگزار میکنند اما تاثیر واقعهٔ
کربلا بر وجدان و ضمیر دینی مسلمانان بسیار عمیق و فراتر از یادبود آن توسط
شیعیان بوده است. مسلماً حسین تنها یک شورشی خودسر نبود که جان خود و
خانوادهاش را به خاطر آرزوهای شخصی فدا کند؛ او کسی بود که از شکستن پیمان صلح
با معاویه سرباز زد ولی حاضر به بیعت با یزید به دلیل تعارض با پیمانشان نشد.
او همانند پدرش قاطعانه معتقد بود که اهلبیت از جانب خدا برای حکومت بر امت
محمد انتخاب شدهاند و با رسیدن نامههای کوفیان، بر خلاف توصیهٔ دوستدارانش،
احساس وظیفه برای رهبری کرد. در درازمدت، کشتار وحشیانه در کربلا مثالی برای
وحشیگری امویان شد و الهامبخش حرکتهای بعدی شیعیان شد.
کنیه و القاب
کنیه حسین در تمام منابع ابوعبدالله آمده اما در نزد خواص لقب ابوعلی را نیز
داشته است. حسین بسیاری القاب دارد که با القاب حسن یکی است. حسین القاب خاصی
مانند زکی، طیب، وفیّ، سید، مبارک، نافع، الدلیل علی ذاتاللّه، رشید، و التابع
لمرضاةاللّه داشته است. ابن طلحه مشهورترین لقب حسین را زکی و مهمترین آنان را
سید شباب أهلالجنه می داند. در برخی احادیث منسوب به امامان شیعه، حسین با لقب
شهید یا سیدالشهداء یاد می شده است. در برخی متون ادبی و تاریخی قرن چهارم هجری
و پس از آن، با وجود اینکه وی خلافتی نداشته است، از وی با لقب امیرالمؤمنین
یاد میگردد.
منابع برای تاریخ نگاری قیام حسین و سرنوشت وی
به غیر از نسخه خطی از کتاب ابومخنف که در برلین نگهداری میشود و لارا وسیا
وگلییری آن را تماماً معتبر نمیداند، مهمترین منابع در این زمینه، طبری و
بلاذری هستند. روایات طبری در این زمینه به سه دسته تقسیم میشوند:
روایاتی که در کتاب ابومخنف (مرگ ۱۵۷ هجری/ ۷۷۴ میلادی) و از شاهدان عینی واقعه
نقل شدهاند.
روایات متعددی که هشام بن محمد کلبی نقل شده که اکثراً از ابومخنف (استادش) نقل
شدهاند.
روایاتی دیگر از محدثان دیگر که اکثر اطلاع مهمی به دست نمیدهند.
بلاذری همان منابع طبری را به کار گرفته اما آنها را خلاصه کرده و آن روایتها
را بزرگنمایی میداند و علاوه بر آنان روایتهای دیگری نیز دارد. لارا وسیا
وگلییری بر این باور است که تاریخ نگاران دیگر مانند دینوری، یعقوبی، ابن عبد
ربیحه و غیره، اطلاع خاص دیگری به ما نمیدهند چون روایت هایشان را از ابو مخنف
گرفتهاند. شیعیان این آثار که مولفانشان گرایشهای شیعی دارند را معتبر
میدانند که بیشتر این روایتها از روایتهای شیخ مفید سرچشمه گرفتهاند. برخی
دیگر از این آثار به نقد روایتهای ساختگی میپردازند. در قرن ۷ هجری/ ۱۳
میلادی، روایتهای ساختگی و رمانتیک اضافه شد (مانند نبردهای تک نفره حسین که
دهها نفر را میکشد و مانند شیری از خود دفاع میکند و افسانههای دیگر). این
اغراقها و روایتهای ساختگی توسط ابن کثیر مورد نکوهش تندی قرار گرفت.
دوران کودکی
محمد حائری مینویسد سال تولد حسین را سال ۳، ۴ یا ۵ هجری، روز تولدش را اکثراً
۳ شعبان، آخر ربیعالاول، اوایل شعبان، ۵ شعبان و زمانش را غروب پنج شنبه ذکر
کردهاند. فاصله زمانی تولد حسن و حسین را ۶ ماه و ۱۰ روز، ۱۰ ماه و ۲۲ روز یا
یک سال و دو ماه نوشتهاند. اما مادلونگ معتقد است بنا به اکثر روایات، حسین در
۵ شعبان ۴ هجری/۱۰ ژانویه ۶۲۶ میلادی متولد شد. روایاتی هم وجود دارند که تاریخ
تولدش را در جمادیالاول ۶ هجری/اوایل اکتبر ۶۲۷ میلادی ذکر میکنند.
در هنگام تولد حسین، محمد همان آدابی که برای تولد حسن انجام داده بود مانند
اذان گفتن و عقیقه کردن را برای وی انجام داد و وی را برای شیر دادن نیز ام فضل
همسر عباس بن عبدالمطلب فرستاد و ام فضل به حسین و فرزند خودش قثم بن عباس شیر
میداد و بدین سان حسین برادر رضاعی قثم گردید. اما کلینی روایتی دارد که
میگوید حسین تنها از مادرش فاطمه شیر خورد. محمد، این نوه اش را به نام پسر
دوم هارون، شبیر، حسین نام نهاد. بنا به برخی روایات، علی دوست داشت نام کودک
را حرب بگذارد اما وقتی دید محمد چنین نامی بر او گذاشته، از این نام منصرف
گردید. روایات دیگر حاکی است که حسین در ابتدا به نام عمویش جعفر طیار که در آن
زمان هنوز در حبشه زندگی میکرد، جعفر نامیده شد اما محمد نام او را حسین نهاد.
اما روایات شیعی مدعی هستند که نام حسین از همان ابتدا بر کودک نهاده شد و به
فرمان الهی صورت پذیرفت. در روایات آمده که نام حسن و حسین، نامهایی بهشتی بوده
و پیش از اسلام بر کسی نهاده نشده است.
حسین ۷ سال اول عمرش را با محمد پدربزرگش گذراند. محمد، پیامبر مسلمانان و
پدربزرگ او، در همان سالهای کودکی حسین درگذشت بنابراین حسین خاطره چندانی از
وی نداشت. روایاتی از علاقه محمد نسبت به وی و برادرش حسن مجتبی نقل شدهاست.
مانند «هر کس آنها را دوست داشته باشد مرا دوست دارد و هر کس از آنها متنفر
باشد از من منتفر است» یا «حسن و حسین سید جوانان اهل بهشت اند». حدیث دوم از
دیدگاه شیعه اهمیت زیادی دارد و به اعتقاد آن گواهی بر حقانیت حسن و حسین بر
امامت است. محمد دو نوهاش را بر زانوان، بازوها قرار میداد و حتی در حال نماز
و سجده اجازه میداد بر پشتش قرار گیرند. محمدحسن و حسین را در آغوش میگرفت و
در همان وضعیت با مردم سخن میکرد. حسن به عنوان نوه بزرگتر به نظر میرسد که
بیشتر مورد توجه محمد بودهاست و بیشتر از حسین، از محمد خاطره داشتهاست. حسن
و حسین شبیه به محمد بودند اما حسن شباهت بیشتری داشته اشت. مهمترین واقعه
دوران کودکی حسن و حسین رویداد مباهله و اینکه این دو نفر مصداق کلمه
«ابناءَنا» در آیه مباهله گردیدند میباشد.
دوران خلافت عمر و عثمان
بر طبق روایتی، حسین زمانی که عمر خلیفهٔ دوم بر منبر محمد نشسته بود و در حال
سخنرانی بود به دلیل نشستن بر منبر محمد اعتراض کرد و عمر نیز خطبه خود را نیمه
کاره رها کرد و از منبر فرود آمد. همچنین عمر سهم حسن و حسین از بیت المال را
به سبب نزدیکی با محمد، همانند سهم علی و اهل بدر معین کرده بود. بگفته برخی
منابع تاریخی، حسن و حسین در سال ۲۹ هجری در فتح طبرستان شرکت داشتند.
حسین در زمان خلافت عثمان در قضیه تبعید ابوذر، به همراه علی و حسن وی را بدرقه
نمود. مادلونگ در دانشنامه ایرانیکا مینویسد در هنگام محاصره عثمان، حسن به
همراه فرزندان صحابیون محمد به دفاع از خانه عثمان پرداخت، عثمان از علی خواست
که به دیگر محافظان بپیوندد و علی در پاسخ حسین را فرستاد. عثمان به حسین گفت
که آیا میتواند در مقابل شورشیان از خود دفاع کند. حسین با شنیدن این سخن
برآشفت و عثمان او را از آنجا به بیرون فرستاد. همچنین مروان نیز گفت که علی
مردم را بر ضد عثمان تحریک میکند و حال پسرانش را برای دفاع از عثمان
میفرستد. محمد عمادی حائری مینویسد حسین یا حسن بر طبق روایات در قضیه دفاع
از عثمان زخمی شدند.
دوران خلافت علی بن ابیطالب
در دوران خلافت علی، حسین در رکاب پدرش بود و در جنگهای او بطور فعال شرکت
داشت.
حسین در جنگ صفین خطبهای برای مردم برای تشویقشان به پیکار خواند و در زمان
خلافت علی، بعد از حسن متولی صدقات بود. حسن و حسین، محمد حنفیه، عبدالله بن
جعفر در میان هاشمیان از نزدیکترین همراهان علی در دوران خلافتش بودند. حسین
جزو کسانی از پیروان علی بود که معاویه علی و آنان را در ملاء عام لعنت میکرد.
در هنگام کشته شدن علی، حسین بنا به روایتی برای ماموریتی به مدائن رفته بود و
با نامه حسن از موضوع اطلاع پیدا کرده و در مراسم خاک سپاری علی حضور یافت.
دوران خلافت حسن بن علی
حسین در ابتدا مخالف پذیرش صلح با معاویه بود، اما تحت فشار حسن، آن را پذیرفت.
پس از آن شیعیان کوفه به وی پیشنهاد دادند که حملهای غافلگیر کننده به اردوگاه
معاویه در نزدیک کوفه شود، اما نپذیرفت و گفت که تا وقتی معاویه زندهاست باید
به شرایط صلح نامه پایبند باشیم اما پس از مرگ معاویه در این تصمیم تجدید نظر
خواهد نمود و به همراه حسن و عبدالله بن جعفر کوفه را به سمت مدینه ترک کرد.
دوران خلافت معاویه بن ابوسفیان
حسین در زمان معاویه اقدامی علیه وی انجام نداد. گرچه حسن را به خاطر انتقال
قدرت به معاویه مورد سرزنش قرار داد ولی معاویه سالی یک یا دو میلیون درهم به
حسین میفرستاد و حسین مکرر به شام سفر میکرد و در آنجا نیز هدایای دیگری از
معاویه دریافت مینمود. گزارشها نشان میدهد که شیعیانی مانند حجر بن عدی حتی
پیش از کشته شدن حسن بسیار به دیدن او میآمدند و از او تقاضا میکردند تا علیه
معاویه قیام کند. اما بنا بر نوشته البلاذری پاسخ او همیشه این بود که «تا
زمانی که معاویه هست کاری نمیتوان کرد... امر این است که در همیشه در فکر
انتقام باشید... اما در مورد آن چیزی نگویید.»
محمد عمادی حائری مینویسد در دوران خلافت حسن و پس از صلح با معاویه که ۱۰ سال
طول کشید، حسین هم عقیده و هم موضع با برادرش حسن بود و گرچه با تسلیم حکومت به
معاویه مخالف بود و حتی پس از صلح، با معاویه بیعت ننمود، ولی به این صلح نامه
پایبند بود. محمد باقر روایت میکند که حسن و حسین در این دوران در نماز به
مروان بن حکم که از سوی معاویه به حکومت مدینه گماشته شده بود اقتدا میکردند.
سید محمد عمادی حائری در دانشنامه جهان اسلام با استناد به منابع شیعی چون حر
عاملی که اقتدا به شخص فاسق را نهی میکنند و با توجه به برخوردهای تند حسین با
مروان، اعتقاد به نادرست بودن این روایت دارد.
در همین سالها حسین با لیلا دختر ابومره بن عروه بن مسعود ثقفی و میمونه دختر
ابوسفیان، خواهر پدری معاویه ازدواج کرد که علی اکبر از لیلا متولد شد. ابومره
هم پیمان امویان بود. این ازدواج برای حسین نفع مادی داشت. ابن سعد مینویسد که
معاویه به حسین ۳۰۰٬۰۰۰ درهم هدیه کرد اما به نظر نمیرسد که این دوستیها
ادامه پیدا کرده باشد. چون معاویه علی را بدنام میکرد و علویان را شکنجه
میداد. در مدینه، مروان بن حکم تصمیم گرفت هیچ جایی برای آشتی و مصالحه بنی
هاشم و بنی امیه، باقی نگذارد. وقتی که حسن خواستگار دختر عثمان، عایشه بود،
مروان مداخله کرد و نگذاشت این وصلت شکل بگیرد و عایشه به عقد عبدالله بن زبیر
آمد. این بی اعتناییها به بنی هاشم، حسین را بیش از حسن خشمگین میکرد. البته
حسین، تلافی این اقدام مروان را در آورد و وقتی که یزید پسر معاویه خواهان ام
کلثوم دختر عبدالله بن جعفر بود، مانع از این وصلت شده و ام کلثوم را به عقد
قاسم بن محمد بن ابوبکر درآورد. همچنین حسین بر خلاف حسن، وقتی که مروان در
اولین امارتش بر مدینه، علی را لعنت میکرد، واکنش شدیدی نشان داده و مروان و
پدرش حکم را که قبلاً از سوی محمد پیامبر اسلام طرد شده بودند، لعنت نمود.
وقتی که حسن آن طور که گفته میشود بر اثر مسمویت در بستر مرگ بود، شک خود به
معاویه را در این مسمومیت به حسین ابراز نداشت تا حسین اقدامی تلافی جویانه
انجام ندهد. حسن وصیت کرد که در کنار پدربزرگش محمد دفن شود و اگر بر سر این
مسئله اختلاف و خونریزی بوجود آید، وی در کنار مادرش فاطمه دفن شود. وقتی مروان
بن حکم مانع از دفن حسن در کنار محمد به تلافی اینکه عثمان را نگذاشته بودند در
بقیع دفن شود، شد، حسین به اتحادیهٔ قریش به نام حلف الفضول شکایت نموده و
خواستار احقاق حقوق بنی هاشم در برابر بنی امیه گردید. اما محمد بن حنفیه و
دیگران سرانجام حسین را متقاعد کردند که حسن را در کنار مادرش به خاک بسپارند.
در همین زمان شیعیان کوفه شروع به بیعت با حسین کردند و با پسران جعده بن هبیره
بن ابی الوهب مخزومی که نوههای ام هانی خواهر علی بن ابی طالب بودند در خانه
سلیمان بن صرد خزاعی دیدار نموده و به حسین نامهای نوشتند و مرگ حسن را به وی
تسلیت گفته، وفاداری خود را به حسین اعلام داشته، از علاقهشان به حسین و
نفرتشان از معاویه سخن گفته و از اشتیاقشان به پیوستن حسین به آنان خبر دادند.
حسین در پاسخ به آنان نوشت که موظف است شرایط صلح حسن را رعایت کند و از آنان
خواست که احساساتشان را بروز ندهند و اگر حسین تا زمان بعد از مرگ معاویه زنده
ماند، آن وقت دیدگاهش را به شیعیان خواهد گفت.
عمرو پسر عثمان (خلیفه سوم) به مروان در مورد دیدارهای بسیاری از شیعیان با
حسین در مدینه هشدار داد و مروان این را به معاویه نوشت. معاویه توسط مروان بن
حکم حاکم مدینه از رفتوآمدهای شیعیان با حسین مطلع میگشت اما واکنشی نشان
نمیداد. معاویه میگفت که هرگاه دستهای در مسجد النبی دیدید که سخن بیهودهای
در آن گفته نمیشود، بدانید که آن گروه، گروه حسین است. در این زمان معاویه از
مروان حاکم مدینه خواسته بود تا با حسین برخوردی نداشته باشد و عملی تحریک آمیز
انجام ندهد. عمادی حائری مینویسد که حسین نسبت به حسن در مقابل امویان برخورد
تندتر و علنی تری داشت. حسین یک بار با مروان به خاطر توهین به فاطمه برخورد
سختی کرد و همچنین در برابر دشنام دادن به علی از سوی امویان واکنش شدیدی نشان
میداد. اما عمادی حائری در عین حال با استناد به مفهوم امامت در شیعه و همچنین
از نظر تاریخی معتقد است که این دو برادر به طور کلی دارای موضع گیری یکسانی
بودهاند و برای اثبات این مدعا به قضیه کفن و دفن حسن و تبعیت حسین از وصیت
حسن اشاره میکند. یک بار مروان نامهای تهدید آمیز به حسین نوشت و به وی در
مورد بروز تفرقه در امت اسلامی هشدار داد که با پاسخ قاطعی از سوی حسین مواجه
شد و حسین معاویه را به خاطر اینکه به زیاد بن ابیه به خاطر همبستر شدن مادر
زیاد با ابوسفیان لقب برادر را داده بود مورد نکوهش قرار داده و به خاطر اعدام
حجر بن عدی به معاویه اعتراض نمود و به تهدیدها اعتنایی نکرد. معاویه به
اطرافیان و دوستانش از حسین شکایت کرد اما از تهدید بیشتر خود داری نموده و
هدیه فرستادنها به حسین را ادامه داد. در زمان حکومت معاویه دو عمل مهم از او
در منابع تاریخی ثبت شدهاست. یکی هنگامی که در مقابل چندی از بزرگان بنی امیه
در مورد حق مالکیت خود بر یک سری زمینها ایستاد و دیگر آنکه از تقاضای معاویه
برای پذیرش یزید بعنوان ولی عهد معاویه با این دیدگاه که تعیین ولی عهد بدعتی
است در اسلام سرباز زد. حسین به همراه دیگر فرزندان صحابه مشهور محمد، این عمل
را به خاطر اینکه خلاف صلح نامه حسن و خلاف اصل شورای عمر در تعیین خلیفه بود
را رد نمود. بعد از مرگ حسن، حسین صاحب بیشترین احترام در بنی هاشم بود و با
وجود اینکه افرادی مانند ابنعباس از لحاظ سنی از وی بزرگتر بودند، با وی مشورت
می کرده و نظر او را به کار میبستند.
در هنگامی که معاویه برای یزید بیعت جمع میکرد حسین از معدود کسانی بود که
بیعت را رد کرد و معاویه را محکوم کرد. سید محمد عمادی حائری بر این باور است
که در این برهه وی هدایای معاویه را قبول نمیکرد. معاویه به یزید توصیه کرد که
با حسین با نرمش برخورد کند و او را به بیعت مجبور نکند.
دوران خلافت یزید بن معاویه
بیعت نکردن با یزید و حوادث در پی آن
بلافاصله پس از مرگ معاویه (۱۵ رجب ۶۰/ ۲۲ آوریل ۶۸۰) به فرمان یزید، ولید بن
عتبه بن ابوسفیان حاکم مدینه، حسین و عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر را در
ساعت غیر معمول به قصر حکومتی فرا خواند تا آنان را مجبور به بیعت با یزید کند.
هر دو میدانستند که معاویه درگذشتهاست و میخواستند بیعت با یزید را رد کنند،
اما از جان خود بیم داشتند. عبدالله شبانه به مکه گریخت. حسین به همراه پیروانش
به قصر آمد و مرگ معاویه را تسلیت گفت و بیعت با یزید را به بهانه اینکه باید
در ملاء عام باشد، دو روز به تعویق انداخت و سرانجام در شب به همراه خاندانش به
مکه گریخت اما با این وجود از راه فرعی نرفت و از راه اصلی به مکه رفت. در این
سفر، زنان و فرزندان، برادران حسین و پسران حسن، با وی بودند. محمد حنفیه با وی
نیامد و به حسین مکرراً تذکر داد که قبل از اینکه از بیعت اهل عراق با خودش
مطمئن نشود، به آنجا نرود. دانشنامه ایرانیکا روایت واقدی در مورد گریختن حسین
و عبدالله بن زبیر به همراه هم را رد میکند. مروان، ولید بن عتبه بن ابوسفیان
را به توسل به زور فرا میخواند اما ولید مایل نبود که با نوه محمد برخورد جدی
کند که این مهم باعث عزلش شد. شرایطی که به خاطر وجود حسین و عبدالله در مکه به
وجود آمده بود، یک وضعیت عادی نبود. مردم مکه به حسین گرایش داشتند و عبدالله
به خاطر این موضوع به حسین حسادت میکرد. حسین در مکه در خانه عباس بن
عبدالمطلب به سر میبرد و چهار ماه آنجا بود.
دعوت مردم کوفه از حسین و فرستادن مسلم بن عقیل
خبر مرگ معاویه با خوشحالی کوفیان که اکثر شیعی بودند مواجه شد. سران شیعیان
کوفه در خانه سلیمان بن صرد خزاعی جمع شده و خدا را به خاطر پایان یافتن حکومت
معاویه شکر کرده، وی را خلیفهای نا حق و غصب کننده آن بدون شایستگی نامیده و
شروع به نوشتن نامه و فرستادن قاصد به حسین کرده و اذعان داشتند که دیگر حکومت
بنی امیه را تحمل نکرده و بنی امیه را غارتگر اموال فیء و توزیع کننده اموال
خدا بین ثروتمندان و کشندهٔ بهترین مسلمانان (اشاره به کشتار حجر بن عدی و
پیروانش) و زنده باقی نگهدارندهٔ بدترین مردمان نامیدند. کوفیان بیان داشتند که
نماز جمعه این هفته را به اقامت نعمان بن بشیر (والی کوفه که از سوی معاویه
گماشته شده بود) برگزار نخواهند کرد و اگر حسین راغب به آمدن باشد، نعمان را
از کوفه بیرون خواهند نمود. ساکنین کوفه و سران قبایل آن، به حسین، هفت قاصد با
کیسههای فراوان از نامه فرستادند که دو تای اولش در ۱۰ رمضان ۶۰/ ۱۳ ژوئن ۶۸۰
به مکه رسید. حسین در پاسخ به آنها نوشت که حس اتحاد آنها را درک کرده و بیان
داشت که امام امت باید بر طبق کتاب خدا عمل کرده و اموال را با صداقت تقسیم
کرده و خود را وقف خدمت به خداوند نماید. با این وجود، قبل از هر کاری، صلاح را
آن دید که پسرعمویش مسلم بن عقیل را به آنجا فرستاده تا شرایط آنجا را بررسی
کند. رسول جعفریان با برشمردن سابقه بد کوفیان در زمان علی و حسن، استدلال
میکند که با این وجود با توجه به اطلاع حسین از نقشه یزید در قتل وی، در آن
زمان برای حسین راه بهتری وجود نداشت. چرا که به عنوان مثال احتمال رفتن به یمن
نیز به دلیل نفوذ حکومت موفقیت آمیز نبود. وی به این نکته اشاره میکند که همه
کسانی که معترض خروج حسین بودند، وی را به پذیرش حکومت یزید ولو به طور موقت
نصیحت میکردند و اینکه حسین ابن علی به هیچ وجه نمیخواست موافقتی با یزید و
حاکمیت او داشته باشد حتّی اگر این مخالفت به کشتهشدن او منجر شود.
حسین با یکی از شیعیانش در بصره به همراه دو پسرش دیدار کرد و به سران قبایل
پنجگانه مهم در امور مشورتی بصره نامههایی یکسان نوشت. او در نامه نوشت
خداوند محمد را بهترین بندگان خود قرار داد و خانواده و اهل بیتش را وصی و وارث
خود نمود، اما قریش این حق را که به اهل بیت منحصراً تعلق داشت را از آن خود
دانست. اما اهل بیت به خاطر وحدت امت با این امر موافقت نمود. آنانی که حق
خلافت را غصب نمودند، با این حال حق را به پا داشتند و درود خدا بر آنان و اهل
بیت محمد باد. قرآن و سنت محمد را به یاد شما امت میآورم. دین خدا نابود شده و
بدعتها در دین گسترش یافتهاست. اگر از من اطاعت کنید شما را به راه حق رهنمون
خواهم شد.
ویلفرد مادلونگ معتقد است که محتویات این نامه بسیار شبیه به دیدگاههای علی در
مورد حق پایمال شده خلافتش و در عین حال ستایش جایگاه ابوبکر و عمر است. با این
که نامههای حسین نزد سران بصره مخفی مانده بود، اما یکی از آنان شک کرد که این
نامه از سوی ابن زیاد باشد تا به وسیلهٔ آن میزان وفاداری آنان را به خلافت
یزید بسنجد و آن شخص نامه را پیش ابن زیاد آورد. ابن زیاد در پاسخ تمامی
قاصدانی که از سوی حسین به بصره آمده بودند را گردن زده و به بصریان در مورد
اقدامات شدیدتر هشدار داد.
مردم کوفه به سرعت با مسلم بیعت نموده و حتی مسلم به منبر مسجد کوفه رفت و در
آنجا مردم را مدیریت نمود. گفته میشود ۱۸۰۰۰ تن برای یاری حسین با مسلم بیعت
نمودند. این ناآرامیها به یزید گزارش داده شد و یزید که دیگر اعتمادی به نعمان
بن بشیر انصاری حاکم وقت کوفه نداشت، به جایش عبیدالله بن زیاد را که والی بصره
بود گماشت. عبیدالله فرمان یافت تا سریعاً به کوفه رفته و آشوبها را بخواباند
و با مسلم بن عقیل برخورد شدید کند. وی با لباس مبدل و تغییر قیافه به کوفه
وارد شد و اقدامات شدیدی در برخورد با هواداران حسین انجام داد که آنان را وحشت
زده کرد. وی همچنین سران قبایل کوفه را با ارعاب مطیع خود کرد. پس از اینکه
اقدامات کوفیان در شورش و تصرف قصر کوفه به جایی نرسید، مسلم مخفی شده اما
سرانجام مکانش لو رفته و در تاریخ (۹ ذی الحجه ۶۰/ ۱۱ سپتامبر ۶۸۰) پس از آنکه
گردنش را زدند، از بام قصر کوفه و در ملاء عام به پایین انداخته شد. هانی بن
عروه رهبر قبیله مراد نیز به خاطر اینکه مسلم را پناه داده بود، مصلوب گردید.
یزید طی نامهای ابن زیاد را به خاطر برخورد شدیدش مورد تقدیر قرار داد و به وی
فرمان داد که مراقب حسین و پیروانش باشد و اگر قصد جنگ داشتند، آنان را بکشد.
این در حالی بود که وی، نامهای بسیار خوشبینانه حاکی از موفقیت آمیز بودن
تبلیغاتش و هزاران بیعت از سوی مردم کوفه، به سوی حسین فرستاده بود.